نوع مقاله : مقاله پژوهشی
نویسنده
دانشجوی دکتری زبان و ادبیات فارسی دانشگاه شهرکرد
چکیده
کلیدواژهها
مقدمه
ادبیات فارسی یکی از بزرگترین میراثهای فرهنگ بشر و یکی از مهمترین حلقهها در زنجیرۀ ادبیات جهان و گوهر ممتاز مدنیت و محصول فرایندی عظیم از مبادلات فرهنگی،
برخوردها و تأثیر پذیریهای متقابلی است که در طول هزارهها انجام پذیرفته است. ایران در تمام جهان با ادبیات و شعرش شناخته شده است. طبیعی است که برای شناخت این میراث کهن باید به ابزاری مجهز بود تا بتوان بهوسیلۀ آن به عمق این قلمرو نفوذ کرد و ظرایف و لطایف سخن و همچنین محتوای ژرف آن را دریافت.
پژوهش علمی شکل جدید این ابزار است که دانشگاهها و مراکز علمی کنونی آن را به ارمغان آوردهاند و برای ارزشگذاری دقیق آثار ادبی و جلوگیری از اعمال سلایق شخصی بهکار میرود. پژوهش نوین به پژوهشگر این امکان را میدهد که با بهرهگیری از تعریف و تعیین معیارهای صحیح و استفاده از روش علمی به برداشتها و نتیجهگیریهای مورد قبول دست یابد. برتراندراسل، فیلسوف انگلیسی، روش علمی تحقیق را شامل سه مرحله میداند:
1. بررسی حقایق معنادار، یعنی توجهکردن به پدیدههای موجود در جهان؛
2. پرداختن و تدوین فرضیهای که در صورت صحت برای توجیه این پدیدهها کافی خواهد بود؛
3. استنباط نتایجی از این فرضیه که به طریق مشاهده آزمونپذیر باشد (جهانبین،1380: 71).
گروهی دیگر از محققان نیز معتقدند که همۀ مطالعات تحقیقی به صورت یکی از سه شکل تحقیق تاریخی، توصیفی و تجربی یا مجموعهای از آنهاست. از این دیدگاه، تحقیق تاریخی آنچه را وجود داشته است، توصیف میکند و شامل بررسی، ثبت و تجزیه و تحلیل و تفسیر رویدادهای گذشته است. محقق ضمن شناخت گذشته به شناخت وضع موجود و در صورت امکان پیشبینی وضع آینده میپردازد. تحقیق توصیفی در این تعریف شامل توصیف، ثبت و تجزیه و تحلیل شرایط موجود است و محقق میکوشد تا روابط بین متغیرهای دستکارینشده را کشف کند. در تحقیق تجربی نیز محقق درصدد مشخصکردن روابط موجود بین متغیرهای مختلف است؛ با این تفاوت که در تحقیق تجربی امکان دستکاری و کنترل عوامل و متغیرهای دخیل در موضوع پژوهش یا پدیدۀ مورد نظر وجود دارد (ر.ک.: بست،1374: 39).
بنابرتعاریف یادشده تحقیق و پژوهش در زبان و ادبیات فارسی بیشتر از نوع توصیفی و گاهی به روش تاریخی امکانپذیر است؛ زیرا توصیف تجربی امکان تغییر شرایط و متغیرها را فراهم میکند. برای مثال در علومی چون روانشناسی امکان تغییر شرایط و بررسی دادههای بهدست آمده وجود دارد. اما در آثار ادبی معمولاً چنین امکانی وجود ندارد. برای مثال سجادی و عزتیپرور در مقالۀ «تاریخ تطور موازنه در ادب فارسی» (سجادی و عزتیپور، 1388: 95) کوشیدهاند تا با بهکار گرفتن روش تاریخی، موازنه را در آثار ادبی شاخص در طول زمان بیابند و سپس اندیشۀ فلسفی ورای آن را پیش روی خواننده بگذارند. در بخش نتیجهگیری این مقاله آمده است:
سیر موازنه در جهت تبدیل از جسمیت به خاک و از خاک به افلاک است. در بندهش جسم و جان آدمی با جهان تناظر و موازنه دارد. کالبد انسان شبیه کیهان است و روان او به جهان مینوی و امشاسپندان تعلق دارد. با ناصرخسرو و اسماعیلیه، موازنه گسترش معنایی مییابد و به قلمرو ملکوت و دین و تشریع میرسد. آنچه عرفان بر نظریه میافزاید اهمیت اساسی دارد ....
اما نویسندگان مقالۀ «سبک شناسی روایت در شعر اخوان ثالث» روش تحقیق خود را اینگونه شرح دادهاند:
ابتدا متن نشانهشناسی شده، پس از تعیین میزان و کیفیت نشانهها و رمزگان آن و با توجه به نوع کارکرد نشانهها و رمزگان در تعیین وضعیت روایی متون، شعر تحلیل روایی میشود. این روش برای نمونه و بهدلیل محدودیت کمّی مقالات علمی، در یک شعر انتخابی بهکار گرفته میشود و در ضمن آن کل آثار شاعر مورد توجه قرار خواهد گرفت و به مناسبت به نتایج بررسی مربوط به آنها نیز اشاره خواهد شد (کریمی و دیگران، 1391: 24).
چنانکه دیده میشود پژوهش ذکرشده به شیوۀ توصیفی انجام پذیرفته است؛ اما شیوۀ تجربی در تحقیقات علوم تجربهپذیر کاربرد بیشتری دارند، برای مثال میتوان از «بررسی رابطۀ خشم، خودکارآمدی، مهارتهای مقابلهای و میل به مصرف مواد در گروهی از درمانجویان وابسته» یا «بررسی رابطة میان بازدهی سهام و تورم با استفاده از تجزیه و تحلیل موجک در بورس اوراق بهادار تهران» نام برد.
از آنجا که فراگیری استفاده از روش علمی نوین برای دانشجویان رشتۀ زبان و ادبیات فارسی امری ضروری است، درک این ضرورت از سوی استادان و برنامهریزان دانشگاهی سبب شده است تا چهار واحد درسی در دو نیمسال با عنوان «مرجعشناسی و روش تحقیق» برای دانشجویان رشتۀ زبان و ادبیات فارسی در نظر گرفته شود.(1) با توجه به گذر زمان و تغییرات بسیار در زمینۀ تحقیق، لزوم بررسی دوبارۀ این واحد درسی ضروری بهنظر میرسد و کارآمدی یا ناکارآمدی سرفصل، احتمال انطباق آن با کتابهای موجود و روش تدریس باید بازنگری شود. در این مقاله در پی آن هستیم تا با بررسی آسیبشناختی این درس، مشکلات و آسیبهای احتمالی موجود در کتابها و میزان انطباق آن با اهداف را شناسایی کنیم و راهکارهایی برای ارتقا و بهبود آن ارائه دهیم.
پیشینۀ تحقیق
در بررسیها و جستوجوهای صورتگرفته، مقالاتی نزدیک به موضوع پژوهش حاضر یافت شد، ازجمله ایرجپور مقالهای با عنوان «نقدی بر مرجعشناسی و روش تحقیق 1» منتشر کرده که در آن کتاب مرجعشناسی و روش تحقیق (1) که در دانشگاه پیامنور تدریس میشود، بررسی و بازبینی و اشکالات آن برشمرده شده است. رضی نیز طی مقالۀ «مرجعشناسی اینترنتی در حوزۀ مطالعات ادبی» به محاسن استفاده از منابع اینترنتی و الکترونیکی برای ادبیات پرداخته و نظر پژوهشگران را نیز به این منابع جلب کرده است. محمدی کلهسر نیز در مقالهای با عنوان «گزینش متن و روششناسی مطالعات ادبی» به اشکالات موجود در ساختار مقالات منتشرشده با موضوع ادبیات پرداخته و اهمیت موضوع روششناسی را در آنها متذکر شده است؛ اما مقاله یا کتابی که به طور خاص به آسیبشناسی این درس برای دانشجویان رشتۀ زبان و ادبیات فارسی پرداخته باشد، تاکنون یافت نشده است.
روش تحقیق
اطلاعات و دادههای این تحقیق به شیوۀ کتابخانهای و بر مبنای روش تحقیق توصیفی ـ تحلیلی جمعآوری شده است. نخست پنج کتاب مرجعشناسی و روش تحقیق در ادبیات فارسی که شمارگان و تجدید چاپ بالاتری دارند و معمولاً بیشتر در دانشگاهها تدریس میشوند، شناسایی شد و با توجه به مطالب مربوط به هر قسمت و تعداد صفحاتی که برای هر بخش اختصاص یافته است و همچنین میزان اهمیت و کاربردیبودن آنها کتاب تقسیمبندی گردید. سپس سعی شد تا با توجه به اهدافی که وزارت علوم، تحقیقات و فناوری برای این درس در نظر گرفته، نگارش این کتابها و نتیجهای که در انتها بهدست آمده است، بررسی شود. به منظور تکمیل دادههای تحقیق و با هدف سنجش دقیقتر برخی نتایج، پرسشنامهای تدوین شد و مسائل مهم درس مرجعشناسی و روش تحقیق با استفاده از دو دسته پرسش باز و بسته ارزیابی گردید. در این مصاحبه 12 تن از استادان این درس از دانشگاههای مختلف کشور انتخاب شدند و پرسشنامه را پر کردند که بعضی از نتایج آن در این مقاله ارائه میشود.
مهمترین کاستیها و مشکلات درس مرجعشناسی و روش تحقیق
در بررسیهای صورتگرفته 70 درصد از مصاحبهشوندگان معتقد بودند که این درس کاستیهای بسیاری دارد و و به نظر 100 درصد آنان، دانشجو پس از گذراندن این درس قادر به هیچگونه نگارش علمی ازجمله پایاننامه، مقاله و تحقیق نیست؛ از اینرو، بررسی این مسئله اهمیت بسیاری دارد.
پرسش دیگری که با مصاحبهشوندگان مطرح شد، این بود که «منشأ مهمترین مشکلات این درس چیست؟». در این باره 50 درصد به کتابهای منتشرشده و 3/33 درصد نیز به روش تدریس استادان اشاره کردند. 6/16 درصد از افراد مصاحبهشونده نیز معتقد بودند مشکل اصلی دانشجویان هستند که این درس را جدی نمیگیرند.
همچنین مصاحبهشوندگان در پاسخ به این پرسش که «کدام بخش به تفصیل بیشتری نیاز دارد؟ مرجعشناسی یا روش تحقیق؟»، 41 درصد بخش روش تحقیق و3/58 درصد هر دو بخش مرجعشناسی و روشتحقیق را نیازمند بازنگری دانستند. دربارۀ روش تدریس استادان نیز 5/41 درصد مصاحبهشوندگان روش فعلی را متناسب با سرفصل و مناسب برای دانشجویان دانستند.
سرفصل آموزشی
هدف از اختصاص این درس برای دانشجویان کارشناسی ادبیات فارسی به روشنی در سرفصل آموزشی که وزارت علوم در سال 1391 تهیه کرده، مشخص شده است. البته با توجه به جدیدبودن این سرفصل و اشارۀ مستقیم آن به کتابهای منتشرشدۀ گذشته میتوان گفت در این سالها منبع معتبر برای سیاستگذاری این درس همان سرفصل قدیم بوده است. در سرفصل قدیم که تصویری از آن در شکل 1 و2 نشان داده شده است، هدف از اختصاص این درس این گونه تعریف شده است: «هدف آشنایی دانشجویان است به کتب مرجع و منابع مهم تحقیق و نحوۀ تدوین و تنظیم رساله و طرز استفاده از فهرستها و برگههای کتب و آشنایی با تذکرهها و تواریخ و فهرستهای عمومی و اختصاصی». با توجه به اینکه این سرفصل بیش از سی سال قبل تصویب و ابلاغ شده است، تا حدودی به بازبینی نیاز دارد؛ زیرا امروزه دانشجویان علاوه بر نوشتن رساله، در دروس گوناگون خود به نگارش تحقیق و مقاله نیاز دارند و لزوم افزودهشدن این موارد به سرفصل ضروری بهنظر میرسد.
در این سرفصل همچنین آمده است: «دانشجویان با کلیات شناخت مآخذ و مراجع و روش تحقیق آشنا میشوند و نیز به دایرةالمعارفها و لغتنامهها و فرهنگهای
مشهور».
بهنظر میرسد منابع تحقیق مورد استفادة دانشجویان ادبیات فارسی به واژهنامه و دایرۀالمعارف تقلیل یافته است؛ زیرا دانشجویان این رشته باید با انواع کتب مانند تذکره و شرححالنویسی، شرح دشواریهای آثار سترگ ادبی، کتب مربوط به روشهای نقد ادبی، حواشی، بیاض، سفینه، جنگ، کشکول، و مرقع آشنا شوند. علاوهبر این، کتابهای مختلفی نیز به علوم گوناگون پرداختهاند و بهسبب قرارگرفتن در محدودۀ زبان و ادبیات فارسی باید مورد استفادۀ محققان قرار گیرند، ازجمله تاریخ و جغرافیا، زمینشناسی و پزشکی. بنابراین دیده میشود منابعی که در این سرفصل به دایرۀالمعارف، لغتنامه و فرهنگ محدود شده است، برای چنین رشتۀ گستردهای قدری سهلانگارانه مینماید.
در بخش بعدی سرفصل نوشته شده است: «طرز استفاده از فهرستهای کتابخانهها و طرز تهیه و تدوین پایاننامه نیز به دانشجویان تعلیم داده میشود»؛ چنانکه در مقدمه نیز بیان شد، امروزه در برنامۀ کار درسی دانشجویان، تحقیق، مقاله و پایاننامه نیز قرار میگیرد و لزوم آشنایی آنان با روش مقالهنویسی و تحقیقنویسی نیز مشاهده میشود.
با توجه به مطالب گفتهشده، در این سرفصل مشکلات و آسیبهایی مشاهده میشود که بدین شرح است:
روزآمد نبودن: امروزه یکی از ملاکها و معیارهای توسعهیافتگی کشورها تولید علم است و میزان این تولید در هر اجتماعی اعم از کشور یا دانشگاه، به میزان کتب و مقالات تولیدشده در آن اجتماع بستگی مستقیم دارد؛ از اینرو، تولیدات علمی باید طبق موازین روز اجتماعات علمی تهیه و تنظیم شوند. سرفصل حاضر نگاه دقیق و علمی به این مسئله ندارد و صرفاً به آموزش دانشجو برای نوشتن پایاننامه بسنده کرده است.
جامع و مانع نبودن: یکی از مشکلات این درس که شاید ناشی از ابهام در سرفصل باشد، جامع و مانع نبودن مطالب مطرحشده، است. سرفصل باید به استادان و پژوهشگران این رشته تفهیم نماید که چه مطالبی به این حوزه وارد و چه مطالبی باید کنار گذاشته شود.
چنانکه میبینیم انبوهی از مطالب حاشیهای و حشویات به این کتابها راه یافته است و در صورتی که اهداف درس بهدرستی و با دقت تنظیم میشد، بسیاری از مطالب به کتابهای آن راه نمییافت و به جای آن مطالب مفیدی، که دانستن آن برای دانشجویان مفید و ضروری است، بدانها اضافه میشد.
همچنین سرفصل بهتر بود اولویتها را در این درس مشخص کند. چنانکه دیده میشود، این درس شامل دو قسمت نسبتاً مجزای «مرجعشناسی» و «روش تحقیق» است. این مسئله که کدامیک از این دو بخش اولویت دارد و بیشتر باید بدان پرداخته شود، همچنین مشخصکردن کار عملی برای آن میتوانست قدری از ابهام این سرفصل بکاهد.
کتابهای درسی
کتابهای درسی گوناگونی در این زمینه نوشته شده است که از سالها پیش تاکنون در دانشگاههای کشور تدریس میشود. میتوان گفت شمار معدودی از آنها مورد استفادۀ بیشتری قرار گرفتهاند؛ زیرا در طول سالیان بارها تجدید چاپ یا در شمارگان بالایی منتشر شدهاند. تعدادی از این کتابها انتخاب شده است و در این بخش به صورت مجمل به آنها پرداخته میشود.
- مرجعشناسی و روش تحقیق در ادبیات فارسی، تألیف غلامرضا ستوده. این کتاب را سازمان «سمت» نخستینبار در سال 1371 منتشر کرده و تا سال 1392 به چاپ پانزدهم رسیده است.
- مرجعشناسی ادبی و روش تحقیق، تألیف عباس ماهیار. این کتاب را انتشارات قطره نخستینبار در سال 1375 منتشر کرده و در سال 1390 با شمارگان 1650به چاپ چهاردهم رسیده است.
- پژوهش و نگارش (روش تحقیق و مرجعشناسی در ادبیات فارسی)، نوشتۀ حسینعلی یوسفی که نشر چاپار آن را در 3 هزار نسخه در سال 1382 به چاپ رسانده
است.
- آیین پژوهش و مرجعشناسی، تألیف حسن احمدی گیوی که انتشارات هما در سال 1373 آن را در 4 هزار نسخه منتشر کرده است.
- مرجعشناسی و روش تحقیق (1)، نوشتۀ منصور ثروت، انتشارات دانشگاه پیامنور. چنانکه از نام این انتشارات پیداست، کتاب ویژۀ دانشجویان این دانشگاه تألیف شده است. این کتاب نخستینبار در سال 1381 منتشر شده و در سال 1393 به چاپ دهم رسیده است.
- روش تحقیق و شناخت مراجع ادبی، تألیف محمد غلامرضایی. ویرایش اول این کتاب با نام آشنایی با مراجع تحقیق در زمینۀ ادب فارسی در سال 1368 در انتشارات دانشگاه آزاد اسلامی منتشر شده و چاپ دوم از ویرایش سوم آن در سال 1391 در انتشارات زوار صورت گرفته است.
این کتابها با اختلافاتی اندک دارای مطالب نسبتاً مشابه و ترتیبی مشخص بدین شرحاند:
الف) کتاب و ویژگیهای آن. در این بخش شکل ظاهری کتاب از پشت و روی جلد تا عطف و انواع قطع و غیره و سپس اجزاءِ تشکیلدهندۀ داخل کتاب مانند صفحۀ عنوان، شناسنامه، مقدمه، متن، اعلام و مطالب دیگری از این نوع آورده شده است.
ب) کتابخانهها. در این بخش کتابخانه و انواع آن، شیوههای طبقهبندی کتاب در آن مانند دیویی و کنگره، جستوجوی کتاب، برگهدانها و روش استفاده از آنها بررسی شده است. در بعضی از کتابهای یادشده میکروفیلم و میکروفیش و وسایلی از این دست نیز معرفی گردیده است.
ج) معرفی منابعی مانند تاریخ ادبیات، تذکره و شرح حال نویسی، عرفان و تصوف، انواع فرهنگها و دایرۀالمعارف، کتابشناسی، اعلام، منابع دیگر علوم که ممکن است در تحقیقات ادبی مورد نیاز پژوهشگر واقع شوند، مانند علوم دینی، تاریخ، و علوم اوایل به همراه مثالهای متعدد از هر کدام.
د) تعریف انواع مقالات ژورنالیستی، علمی و غیره، روش نگارش پایاننامه، مشخصات یک نثر علمی و مراحل نوشتن آن از انتخاب موضوع گرفته تا فیشبرداری و طبقهبندی مطالب و مراحل دیگر.
ﻫ) علایم سجاوندی در یک نوشته.
و) نسخههای خطی و روش تصحیح آنها.
تفاوتهایی نیز در این کتابها دیده میشود، برای مثال غلامرضایی در کتاب خود در بخش تصحیح کتب، مطالبی دربارۀ انواع کاغذهایی که از قرن سوم به بعد کاربرد داشته، مانند خانبالغ، سمرقندی، بخارایی، اصفهانی، و دولتآبادی توضیح داده است (ر.ک.: غلامرضایی، 1381: 13).
هر کدام از این بخشها در جدول 1 نشان داده شده و صفحات تقریبی که در هریک از این کتب بدانها اختصاص یافته، در آن گنجانده شده است.
جدول 1
مؤلفان |
یوسفی |
گیوی |
ماهیار |
ستوده |
ثروت |
غلامرضایی |
کتاب و ویژگیهای آن |
___ |
___ |
2 صفحه |
___ |
4 صفحه |
3 صفحه |
کتابخانهها |
___ |
18 صفحه |
9 صفحه |
9 صفحه |
8 صفحه |
___ |
معرفی مراجع |
93 صفحه |
103 صفحه |
226 صفحه |
225 صفحه |
49 صفحه |
106 صفحه |
روش تحقیق |
100 صفحه |
81 صفحه |
17 صفحه |
155 صفحه |
22 صفحه |
27 صفحه |
نقد کتابهای مرجعشناسی و روش تحقیق
با توجه به جدول 1 مشکلات این کتابها در گروههای زیر تقسیمبندی میشود:
1. موضوعات غیرضروری و حاشیهای
بدیهی است که هر دانشجوی مقطع کارشناسی از سالها قبل با شکل فیزیکی و محتوای کتاب تا حدی آشنا میشود و گوشزدکردن اینکه هر کتابی یک سری برگه و پشت و روی جلد و عطف و غیره دارد، برای دانشجو غیرضروری است و سبب میشود توجه و انرژی او از مطالب ضروری، که شناخت مراجع و روش تحقیق در رشتۀ ادبیات است، منحرف گردد. در بیشتر این کتابها، چنانکه دیده میشود، مطالب این چنینی بسیار وجود دارد.
2. روزآمدنبودن مطالب
امروزه در کمتر کتابخانهای مراجعهکننده به برگهدان مراجعه میکند و به کمک آن کتابش را مییابد و به مسئول کتابخانه سفارش میدهد. در بیشتر کتابخانههای ایران از نظام رایانهای استفاده میشود و جستوجوی کتاب بسیار راحتتر و سریعتر انجام میگیرد. از اینرو، امروزه آموزش استفاده از برگهدان برای دانشجو غیرضروری بهنظر میرسد؛ مضافبر اینکه در بعضی از کتابهای مرجعشناسی و روش تحقیق اسلاید، میکروفیلم و میکروفیش هم معرفی شده است.
با توجه به تغییراتی که سالهاست در کتابخانههای سراسر کشور و بهویژه کتابخانههای دانشگاهها صورت گرفته، بهتر است این مطالب قدیمی حذف و به جای آنها روش استفاده از فناوری رایانهای و استفاده از منابع آنلاین آموزش داده شود.
افزونبر این، اینترنت برای دانشجو دروازهای به دنیای بزرگ دانشگاهها و مراکز تحقیقاتی جهان گشوده است. دانشجویی که تا دیروز توان مسافرت به دانشگاهها و کتابخانههای بزرگ جهان را نداشته است، امروزه بهراحتی با ورود به فضای مجازی میتواند به بسیاری از مراکز یادشده وارد شود و از امکانات آن بهره گیرد. آموزش شیوۀ استفاده از این امکانات بسیار مفید میباشد. در این مورد کتابهایی منتشر شده، ازجمله کتاب آشنایی با منابع و مراجع چاپی و الکترونیکی در ادبیات فارسی که تا حدی از مشکلات یادشده مبراست. این کتاب علاوهبر شناساندن منابع معتبر الکترونیکی حاوی منابع چاپی دیگری همچون فرهنگهای ریشهشناسی واژگان است. این کتاب در اصل برای دانشجویان غیرفارسیزبان نوشته شده است (غلامحسینزاده و رضی، 1392: 5)؛ اما برای دانشجویان دورۀ کارشناسی زبان و ادبیات فارسی نیز کاربرد دارد. گفتنی است این منبع تنها برای مرجعشناسی مورد استفاده قرار میگیرد و بخش روش تحقیق را دربرندارد.
علاوهبر اینها، امروزه هر نشریه یا انتشاراتی برای خود شیوهنامهای تنظیم میکند که نویسندگان ملزم به رعایت آن هستند. بهتر بود مطالبی دربارة این مسائل در کتابها نوشته میشد، برای مثال روشهای ارجاعدهی متفاوت و استانداردی وجود دارد که چه در متن و چه در آخر کتاب یا مقاله کاربرد دارد؛ اما در کتب یادشده به این مسائل اشارهای نشده است.
3. کاربردینبودن
بیشتر نویسندگان کتب روش تحقیق در مقدمۀ کتاب خود تصریح میکنند که برای پیداکردن مهارت در تحقیق باید این کار به شکل عملی انجام گیرد (ر.ک.: ثروت،1383: چهارده؛ یوسفی، 1388: 14)، حتی ستوده در مقدمۀ بخش مرجعشناسی چنین مینویسد:
شاید این سخن مبالغهآمیز بهنظر آید و صرف شناختن منابع و مراجع را نتوان علم به معنای حقیقی آن بهشمار آورد؛ بهویژه اگر سخن طنزآلود فارابی را به خاطر آوریم که در مقدمۀ کتاب خود، احصاءالعلوم، نوشت: این کتاب برای کسی که دوست دارد خویشتن را به اهل دانش شبیه سازد، تا گمان برند که او هم از گروه دانشمندان است، سودمند خواهد افتاد (به نقل از: فانی،1360: 101).
اما در عمل بسیاری از آنها از تمرینهای بجا و درست در مراحل مختلف بهره نمیبرند. درحقیقت، نویسندگان در عمل نشان دادهاند که روش تحقیق درسی نظری است و همینکه دربارۀ چگونگی تهیۀ فیش و ابعاد استاندارد آن و شیوۀ تهیه و پر کردن آن و نگارش نوشتۀ تحقیقی و علایم سجاوندی به دانشجو آموزش دهند، او این توانایی را مییابد که کار را به طور عملی انجام دهد. البته در بعضی از کتابها تمرینهایی در آخر فصلها گنجانده شده است؛ ولی این تمرینها مشکلاتی هم دارد. یا به طور کلی از دانشجو خواسته شده که دربارۀ موضوعی تحقیق کند و یا جنبۀ نظری در آن از جنبۀ عملی بارزتر است.
4. فقدان روششناسی
یکی از مهمترین مشکلات پژوهش در ادبیات فارسی بیتوجهی به مسائل مربوط به روش است. کتابهای روش تحقیق در ادبیات فارسی بیشتر راهکارهایی با تأکید بر روشهای جمعآوری اطلاعات ارائه میدهند. معمولاً روش تحقیق به آموزش فرایندها و شیوههایی ساده، مشخص و قطعی برای گردآوری اطلاعات، مدارک و تحلیل آنها میپردازد. به این معنی، تحقیق معنایی معادل تکنیک مییابد؛ یعنی عناصری ثابت و قابل انتقال و آموزش. در حالیکه روششناسی بهمثابه مفهومی مرتبط با منطق و فلسفۀ علم، امکانِ یافتن استدلال منطقی برای روشی را فراهم میکند که محقق در روند پژوهش خود آن را در پیش گرفته است (ر.ک.: عبداللهی و جوان، 1389: 11ـ14).
در تمامی مراحل یک پژوهش ادبی از انتخاب متن یا متون گرفته تا موضوع و یا احتمالاً نظریهای که مورد بررسی و تحلیل قرار میگیرد، باید از روش درست و قابل دفاعی بهره برد. متأسفانه بهسبب نبودن آموزش درست، این مشکل در بسیاری از تحقیقات ادبی دیده میشود.
انتخاب غیر روشمند متن موجب جهتگیری تحقیق به سوی لایهای از ویژگیهای متن میشود که بیش از نمایاندن مرزهای متن مورد بررسی به شباهتهای آن با دیگر متون همرده میپردازد ... . آگاهی روششناختی پژوهشگر از نسبت میان متن یا متون مورد نظر با دیگر متون، عاملی است که افزون بر گزینش آگاهانۀ متن، خودبهخود گزینش سطحی تفاوتنگر از ویژگیهای متن و توصیف و تحلیل آنها را در پی خواهد داشت (محمدی کلهسر، 1392: 54 ـ 55).
با توجه به اشکالات یادشده در کتابهای دانشگاهی مرجعشناسی و روش تحقیق، لزوم نگاه دوباره براساس ساختاری درست و بنابر نیازهای امروز دانشجویان احساس میشود.
روش تدریس
شیوههای مختلفی برای تدریس وجود دارد که در دو گروه بزرگ فعال و غیر فعال قرار میگیرد. روش فعال به شیوهای گفته میشود که در آن فراگیران در جریان آموزش، نقش فعالی دارند و مدرس نقش هدایتکننده را ایفا میکند و تعاملی دوطرفه میان دانشجو و مدرس برقرار است. دیویی که برای نخستینبار الگوهای یادگیری مشارکتی را مطرح کرد، به وجود رابطۀ مستقیم بین آموزش و یادگیری معتقد است. وی ضمن مقایسۀ تدریس با فروشندگی بر این نکته تأکید میکند که هیچ فروشی انجام نمیگیرد، مگر اینکه قبل از آن خریدی انجام شده باشد. «مردم فروشندهای را که ادعا میکند تعداد زیادی کتاب فروخته است، ولی عملاً کسی آنها را نخریده، مسخره میکنند. اما شاید معلمانی باشند که صرف نظر از اینکه آیا کسی چیزی یاد گرفته یا خیر، تصور میکنند روز خوبی را از نظر تدریس پشت سر گذاشتهاند» (مهرمحمدی، 1379: 14).
در مقابل این روش، شیوۀ سنتی غیرفعال وجود دارد که طی آن استاد با نگاهی نظری و تئوریپردازانه به آموزش میپردازد و مطالب را به صورت شفاهی و متکلم وحده بیان میکند و فراگیران صرفاً شنوندۀ مطالب هستند. علایی (1387: 69) طی پژوهشی، ناکارآمدی این روش را اثبات کرده و دلایل آن را برشمرده است.
روش تدریس اساتید و مدت زمان کم آن به نسبت جلسات یک ترم تحصیلی (با توجه به اینکه مرجعشناسی نیز در همین سرفصل گنجانده شده) سبب شده است تا دانشجویان پس از گذراندن این دوره به مهارت نوشتن پایاننامه دست نیابند. این مسئله نشان میدهد که روشهای فعلی تدریس این درس با توجه به مشکلات موجود مطلوب نیست و به بازنگری نیاز دارد.
ارائۀ راهکارهایی برای بهبود و کارایی درس
برای بهبود وضعیت درس مرجعشناسی و روش تحقیق راهکارهایی پیشنهاد میشود که بدین شرحاند:
1. خروج این درس از شکل نظری صرف
یکی از مشکلات پیش رو در این درس که سبب شده 100 درصد مصاحبهشوندگان نیز به آن اشاره کنند، آن است که دانشجویان آن را درسی صرفاً نظری میدانند و تنها به حفظکردن مطالب آن، بهویژه در بخش مرجعشناسی، بسنده میکنند. شاید اگر نیمی از واحدهای این درس به شکل عملی ارائه شود و در پایان ترم از دانشجویان خواسته شود تا علاوهبر تمرینهای کلاسی، تحقیقی را به شکل کامل انجام و تحویل دهند، تلاش بیشتری در مدرسان برای تدریس فعال و در دانشجویان برای فراگیری بهتر مهارت نگارش علمی صورت میگیرد.
2. اجرای سرفصل جدید
چنانکه در بخش بررسی سرفصل اشاره شد، سرفصل قدیم حدود سی سال پیش تدوین شده و هنوز کتابهای مناسبی مطابق با سرفصل بازنگریشده تألیف یا فراگیر نشده است. سرفصل جدید که در سال 1391 تدوین شده و در شکل 3، 4 و5 نشان داده میشود، بازبینی و مشکلات آن تا حدود زیادی برطرف شده است.
شکل 3
شکل 4
شکل 5
3. اصلاح کتابهای درسی
از دیگر آسیبهای جدی در درس مرجعشناسی و روش تحقیق کتابهای موجود در بازار است که بسیاری از آنها مطالب تکراری و غیرضروری بسیاری دارند و با توجه به ساعتهای محدود تدریس در یک یا دو ترم دانشگاهی، فقط وقت استاد و دانشجو را به هدر میدهند. از سویی این کتابها طی سالها تنها تجدیدچاپ شده و گاهی تجدیدچاپ آنها به بیش از ده مرتبه رسیده است؛ اما بازبینی، حک و اصلاح، کنارگذاشتن مطالب قدیمی و افزودن مطالب نو در آنها به اندازۀ کافی صورت نگرفته است، برای مثال در بخش مرجعشناسی تقریباً نمیتوان کتابهای منتشرشده در سی سال اخیر را در بازار یافت و بیشتر کتابهای معرفیشده قدیمیاند؛ در صورتیکه روشهای علمی، جدید و کامل و کاربردیتر شدهاند و دانشجویان با مراجعه به منابع جدید میتوانند روشهای نوین علمی را بیاموزند. از سویی امکانات فناورانه دست پژوهشگر امروزی را بازگذاشته است تا به راحتی به منابع بیشتر دست یابد.
همۀ این مطالب لزوم بازنگری در کتابهای درسی را ایجاب میکند. اما این مسئله نباید با اصلاحات صوری منابع کهنه و قدیمی رفع و رجوع شود. منابع جدید باید ارزش منابع کهن را حفظ کند و در عین حال برای مخاطب انگیزهبخش باشد.
4. اصلاح روشهای تدریس
دانشگاه ازجمله نهادهای اصلی اجتماع در پروراندن محققان است. در این میان استادان دانشگاه که نقش مهمی در ایجاد شرایط مساعد یاددهی و یادگیری در فرایند آموزش ایفا میکنند، اهمیت ویژهای در کارآمدکردن نظام آموزشی دارند. زمانی میتوان از نظام آموزشی کارآمد بهره برد که نیازهای واقعی جامعه دانسته و بر اساس آنها اهداف متناسب با درس طراحی شود و برای رسیدن به آن اهداف از روشهای صحیح آموزشی بهره گرفته شود.
با توجه به اهدافی که نظام آموزشی برای دانشجویان زبان و ادبیات فارسی تعیین کرده است، دانشجویان باید پس از پشت سر گذاشتن این درس بتوانند تحقیق و پایاننامۀ خود را بنویسند و تا حد امکان از کمک استاد راهنما نیز بهره گیرند. از اینرو، برای بهبود فرایند تدریس پیشنهاد میشود استادان برای آموزش مطالب از روش فعال مشارکتی بهره گیرند؛ زیرا اصولاً «یادگیری صحیح بدون فعالیت یادگیرنده تحقق نمییابد. مبادلۀ اطلاعات و دیدگاهها میان دانشآموزان در یادگیری نقش حیاتی دارد. هر اندازه فراگیر برای کشف موضوع یادگیری مشارکت و فعالیت داشته باشد، میزان یادگیری بیشتر و کیفیت آن مطلوبتر خواهد بود» (عبیری و دیگران، 1393: 56).
برای تدریس مطلوبتر این درس، 100 درصد استادان مصاحبهشونده اختصاص تعداد ساعات بیشتر را پیشنهاد کردند. برای این موضوع میتوان نمونههایی از تولیدات پژوهشی مانند مقاله و پایاننامه را به دانشجویان نشان داد و موضوعاتی را، چهبسا تکراری ولی برانگیزاننده و جذاب ـ که منابع بسیاری داشته باشند و دانشجویان بهراحتی بتوانند به جمعآوری اطلاعات اقدام کنند ـ به آنان معرفی کرد.
مهارتیابی گامبهگام و همراهی استاد با دانشجو در تمام مراحل مانند انتخاب موضوع، گردآوری مطالب، نوشتن مقدمه و متن تحقیق و مراحل دیگر آن، این توانایی را به دانشجو میدهد که بهتنهایی در آینده بتواند به پژوهش بپردازد.
نتیجهگیری
تحقیق و پژوهش جایگاه ویژهای در جهان امروز دارد و هر ملتی که بتواند به نحو شایستهتری از نتایج تحقیق پژوهشگران خود بهره ببرد، در جایگاه بالاتری قرار میگیرد. در این میان در رشتۀ زبان و ادبیات فارسی که بسیار گسترده است، به تولیدات علمی و پرورش پژوهشگران نیاز بیشتری احساس میشود. از اینرو، در دورۀ کارشناسی این رشته، درسی با عنوان مرجعشناسی و روش تحقیق گنجانده شده است؛ اما این درس چنانکه باید کارآمد نیست.
از این مقدار تحقیق میتوان نتیجه گرفت که اشکالاتی در این درس وجود دارد که به کاستیهای سرفصل، کتابهای موجود در بازار و روش تدریس آن مربوط میشود. البته مشکلات دیگری نظیر کمبود وقت در یک ترم تحصیلی و جدی گرفتهنشدن این درس به ناکارآمدی آن دامن زده است.
بیشتر مشکلات این درس در سرفصل قدیمی شامل روزآمدنبودن و جامع و مانع نبودن و مشخصنشدن اولویتهاست. مدتی طولانی از نگارش و تصویب این سرفصل میگذرد و سرفصل جدیدی در سالهای اخیر تدوین شده است؛ اما میتوان گفت هنوز کتابها با اهداف و روشهای سرفصل قبلی تألیف و تدریس میشود. در کتابهای موجود در بازار نیز مشکلاتی وجود دارد که شامل موضوعات غیرضروری و حاشیهای، روزآمدنبودن مطالب، کاربردینبودن و نبودن روششناسی است.
تدریس این درس باید به صورتی باشد که دانشجو پس از اتمام ترم تحصیلی با منابع مهم رشتۀ خود آشنایی یافته و توانایی نسبی برای نوشتن پایاننامه را داشته باشد. با توجه به اینکه پژوهش کاری فعال و عملی است، پیشنهاد میشود استادان این درس را بهمثابه درسی نظری در نظر نگیرند و با روش تعاملی و فعال در کلاس از دانشجو بخواهند تا پژوهشی را به طور عملی انجام دهد و به پایان برساند.
پینوشت
1. تعداد واحدهای این درس در دانشگاهها یکسان نیست. برای مثال در دانشگاه پیامنور در سه واحد ارائه میشود.