نوع مقاله : مقاله پژوهشی
نویسندگان
1 دانشیار دانشگاه جامع امام حسین و مسئول گروه اندیشه و مطالعات فرهنگی
2 استادیارگروه دروس عمومی دانشگاه تحصیلات تکمیلی در علوم پایه زنجان
چکیده
کلیدواژهها
مقدمه
بررسی پیشینۀ پژوهش با هدف رسیدن به دیدی فراگیر از عملکرد دیگر پژوهشگران انجام میپذیرد. بریمن (Bryman, 2012) دو راه کلی برای این کار پیشنهاد میدهد: گونۀ نخست بهصورت سنتی است که امروزه رایجترین روش گردآوری ادبیات پژوهش است. در مرور سنتی که از آن به مرور روایی[1] نیز یاد میشود، فرایند بررسی ادبیات پژوهش مانند سفری اکتشافی است که در آن مقصد بعدی پژوهشگر در هر مرحله از سفر تغییر میکند و هر پژوهشگری به راه خود میرود و روایتی دگرگون از سفر و دستاوردهای آن را بازگویی میکند. اگرچه به نظر میرسد داشتن طرح پژوهش کمّی یا کیفی در روش انجام مرور سنتی تفاوتی ایجاد نمیکند، تفاوت در شیوۀ نگرش به دستاورد این مرور است. بهعبارتدیگر، درحالیکه انگیزۀ پژوهشگران کمّی از مرور منابع و مآخذ بهکارگیری نتیجۀ فشردۀ انبوهی از پژوهشهاست، پژوهشگران تعبیرگرا در گسترۀ پژوهشهای کیفی بیشتر در پی درک و فهم ابعاد موضوع موردتحقیق خود هستند (Bryman, 2012) .
مرور سنتی کاستیهایی دارد؛ ازجمله عدم اطمینان از کاملبودن گسترۀ مطالعاتی که پژوهشگر در تحقیق خود میگنجاند و همچنین سوگیری پژوهشگر در برگزیدن مآخذ و منابع پژوهش. برای رفع اینگونه ایرادات، رویکرد سامانمند برای انجام پژوهش پیشنهاد شده است. ازجمله مزایای مرور سامانمند[2] آن است که به تصمیمگیری و سیاستگذاری بر پایۀ یافتههای دانشورانه کمک بسیاری میکند؛ بهخصوص هنگامیکه برایندهای بررسیهای انجامشده باهم ناسازگار است و مدیران و تصمیمگیرانی که بر پایۀ نتایج پژوهشها باید سیاستهای خود را پایهگذاری نمایند به فرایندی نیازمندند که بتوانند یافتهها را ارزیابی کنند و پژوهشهای ضعیف را از جمعبندی پایانی کنار بگذارند. ازجمله این موارد میتوان به تصمیمگیریهای مهم در بخش سلامت، مانند یافتن درمان بیماریهای واگیر، اشاره کرد. با اینکه مرور سامانمند در ابتدا در دانشهایی مانند پزشکی مطرح شد؛ ولی امروزه در تحقیقاتی که ماهیت علوم انسانی و کیفی نیز دارند به کار میرود (Bryman, 2012).
در این پژوهش کوشش بر آن است با روشی سامانمند[3] و سنجهای عینی به جستوجوی منابع پرارجاع و معتبر در زمینۀ روششناسی پژوهش در علوم انسانی پرداخته شود و فهرستی از این منابع ارائه گردد تا از آنها در طرحریزی پژوهشهای آینده و نگارش ادبیات آن استفاده شود. به عبارت دیگر، در این مقاله روشی سامانمند برای انتخاب کتابها و مقالات معرفی میگردد تا محققان بتوانند با اشراف بیشتری کتب و مقالاتی را که قصد دارند در مرور سامانمند خود بگنجانند، انتخاب کنند. در این راستا، برتریها و کاستیهای روش سامانمند کمّیِ انتخاب با روش ارزیابی کیفی کتب - که در علوم مرجعشناسی رایج است - و نیز فهرستهای ارائهشده در کتابشناسیهای مشهور دربارۀ روششناسی پژوهش با فهرست بهدستآمده از روش سامانمند مقایسه میشود. درنهایت پیشنهادهایی دربارۀ شیوۀ بهینه در شناسایی کتابهای مرجع دانشگاهی ارائه میگردد تا درنهایت محققان آتی با به کار بستن روش بهینۀ شناسایی سامانمند کتب بتوانند مرور بهتری انجام دهند.
مرور سامانمند
در مرور سامانمند سعی بر آن است روشی علمی اتخاذ شود که نتایج این مرور بهطور مستقل قابلیت تجدید داشته باشد. بهعبارتدیگر، پژوهشگری که قصد دارد مرور سامانمند انجام دهد باید تا آنجا که ممکن است این کار را بهصورت عینی و روشمند انجام دهد و با گوناگونسازی منابع احتمال سوگیری را کاهش دهد، بهصورتی که هر پژوهشگر دیگری با بهکارگیری آن روش به همان نتایج برسد (Tranfield and et al., 2003: 209). به نقل از کوک و دیگران (Cook and et al., 1997) مرور سامانمند را اینگونه تعریف میکند: «فرایندی قابل تکرار، دانشوارانه و شفاف با هدف کاهش سویگیری با جستوجوی بایسته در مطالعات منتشرشده و منتشرنشده همراه با ارائۀ گزارشی از روندی قابل بازبینی از تصمیمات، فرایندها و استنتاجهای فردی که این مرور را انجام میدهد». وی پیشنهاد میدهد که نتایج مرور سامانمند مانند هر مقالۀ علمی - پژوهشی باید همراه با هدف، روششناسی، یافتهها، بحث و نتیجهگیری بهصورت کاملاً شفاف گزارش شود. از دید بریمن (Bryman, 2012) فرایند مرور سامانمند چهار مرحله دارد:
1. تعریف هدف و گسترۀ بررسی پیشینه و ادبیات موجود.
2. جستوجوی پژوهشها متناسب با تصمیماتی که در مرحلۀ نخست گرفته شده است. در این مرحله جستوجو بر پایۀ واژگان و اصطلاحات اصلی صورت میگیرد و راهبرد جستوجو باید بهصورت روشن در گزارش پژوهش ثبت شود؛ بهصورتی که محققان دیگر بتوانند آن را تکرار کنند. در این مرحله تمامی مطالعات ازجمله آنهایی که از مجلات علمی اعم از علمی - پژوهشی و غیر علمی - پژوهشی چاپ شدهاند، همچنین مقالات فراهمایی و گزارشهای رسمی در پایگاههای اطلاعاتی جمعآوری میشود.
3. در مرحلۀ سوم، تمامی یافتههای مرحلۀ پیشین ارزیابی و با اتخاذ معیارهایی برای جداسازی، پژوهشهای باکیفیت از پژوهشهای ضعیف گزینش میشوند.
4. در این مرحله تکتک منابع انتخابشده مطالعه و نتایج آنها با هم ترکیب میشود.
کرسول (Creswell, 2013) نیز روشی را برای انجام بررسی ادبیات پژوهش پیشنهاد میدهد و آن را سامانمند میخواند؛ ولی در مقایسه با مرور سامانمند بریمن
(Bryman, 2012) تفاوتها و شباهتهایی دارد. آنچه کرسول پیشنهاد میدهد سامانمندکردن فرایند مرور سنتی است. روش وی برای یافتن، ارزیابی و تلخیص منابع و مآخذ دربرگیرندۀ مراحل ذیل است: ۱) مشخصکردن واژگان اصلی؛ ۲) جستوجو در منابع کتابخانهای و اینترنتی؛ ۳) یافتن حداقل ۵۰ مقاله و کتاب؛ ۴) بررسی سریع این منابع و گزینش مواردی که میتوانند در نگارش ادبیات پژوهش سودمند واقع شوند؛
۵) آمادهسازی نقشۀ ادبیات پژوهش، یعنی دستهبندی منابع گوناگون بر پایۀ موضوع و نمایش آن نقشه بهصورت شکل و فلوچارت - این نقشه درواقع چکیدهای دیداری از پیشینۀ پژوهش است و میتواند روند تحول پژوهشهای گذشته و ارتباط آن با پژوهش در دست انجام و اهمیت این پژوهش را به صورتهای گوناگون مانند سلسلهمراتبی، فلوچارتی و یا دایرهای نشان دهد؛ ۶) تهیۀ خلاصهای از پژوهشهای مرتبط؛ ۷) پس از تلخیص منابع، خلاصهها با هم ترکیب و بر پایۀ مضمون دستهبندی و مرتب میشوند و در پایان خلاصهای از آنچه مرور شده است و برجستهترین موضوعات موردبحث ذکر میگردد. همچنین مشخص میگردد پژوهش حاضر چگونه به پژوهشهای گذشته مرتبط میشود و درصدد است چه خلئی را پر نماید. بهعبارتدیگر، بهنوعی پژوهشهای پیشین نقد و بررسی میشوند.
ازجمله تفاوتهای این روش با مرور سامانمند بریمن آن است که ویژگی تجدیدپذیری و معیارهای عینی برای برگزیدن منابعی که مرور میشوند، در آن گنجانده نشده است؛ ولی بههرحال، ویژگیهایی مانند روشمند کردن و پیمودن مراحل گوناگون جستوجو و ارائۀ نقشۀ پژوهش، فرایند بررسی پیشینه را تا اندازهای شفاف و سامانمند میکند. به بیانی میتوان این رویکرد را نیمة سامانمند، یعنی میان رویکرد سنتی مرور روایی صرف و رویکرد سامانمند کامل در نظر گرفت.
با اینکه مرور سامانمند بهصورت روزافزون در جامعۀ علمی محبوبیت پیدا میکند با برخی رویکردهای فلسفی و روششناسی تعارضاتی دارد. از دیدگاه اثباتگرایان دانش انباشتهشده از یافتهها، قابل تلخیص، تجمیع و ترکیب است؛ ولی از دیدگاه تعبیرگرایان و تفسیرگرایان، دریافتن علوم اجتماعی امری ذهنی است و عدد و رقم و تحلیل کمّی را برنمیتابد. انتقاد دیگری که بر مرور سامانمند وارد است این است که در ظاهر ادعا میشود از سنجههایی کاملاً عینی برای برگزیدن منابع باکیفیت استفاده میشود؛ ولی این فرایند که مبنای کیفیت چیست و چه مطالعهای شرایط آن را دارد، تا اندازهای ذهنی است و از خود پژوهشگر و سوگیریهای شخصی و سلایق وی متأثر میشود. باوجوداین، میتوان گفت بااینکه مرور سامانمند نمیتواند بهصورت کلی فرایندی عینی و صددرصد تجدیدپذیر باشد، بههرحال روش جمعآوری و بررسی، ادبیات پژوهش را شفاف کرده است و نسبت به روش سنتی قابل دفاعتر است.
خلاصه آنکه در مقایسه با مرور سامانمند، مرور روایی دامنهای فراختر، تمرکزی کمتر و معیارهایی نهچندان سختگیرانه و شفاف در برگزیدن مقالات و کتابها برای گنجاندن در گزارش پیشینۀ پژوهش دارد (Bryman, 2012). میتوان گفت در مقایسه با مرور سامانمند، مرور روایی به نظر آشفته میرسد؛ یعنی اگر پژوهشگر دیگری آن موضوع ویژه را بررسی کند، ممکن است به نتایج دیگری برسد. پس اینگونه مطالعات تجدیدپذیر نیستند. همچنین تضمینی وجود ندارد که مرور روایی جامعیت داشته باشد یا پژوهشگر معیارهایی مدون برای گزینش مطالب خود داشته باشد (Bryman, 2012). پیشبینی میشود در آینده محققان بیشتری از برخی راهبردهای مرور سامانمند برای پژوهشهای کیفی خود بهره ببرند؛ برای نمونه شفافسازی مراحل مرور پیشینۀ پژوهش، شفافسازی سؤالاتی که در ذهن پژوهشگرِ راهنمای اولیۀ مرور آثار و مأخذ بوده است، معیارهای بررسی کیفیت پژوهشهای گوناگون برای گنجاندن در مرور و اینکه تا چه اندازه پژوهشگر توانسته است مروری کامل و جامع انجام دهد (Bryman, 2012).
علم مرجعشناسی و معیارهای شناسایی کتب معتبر
علم مرجعشناسی که موضوع آن شناسایی کتابهای مرجع، دستهبندی و شناساندن آن به دیگران است، پیشینهای دیرینه دارد. یکی از نخستین و برجستهترین کتبی که میتوان آن را نسخهای آغازین از مرجعشناسیهای امروزین دانست، کتاب الفهرست ابن ندیم در سدۀ چهارم هجری است که فهرستی از آثار مختلفی را که به زبان عربی در روزگار گردآورنده موجود بوده است، بهصورت کتابشناسی ارائه میدهد (دائرةالمعارف بزرگ اسلامی، ۱۳۶۷). از سدۀ چهارم هجری تا کنون همزمان بااهمیت روزافزون مرجعشناسی، این شاخه از علم بسیار پیشرفت کرده است. مروری بر کتبی که به مرجعشناسی پرداختهاند (برای نمونه، پرتو و علیجانی ۱۳۹۰؛ دیانی، ۱۳۸۵؛ مرادی، ۱۳۸۷) نشان میدهد که تمرکز این علم بیشتر بر روی کتابشناسیها، دانشنامهها، فرهنگها، زندگینامهها و منابع ارجاع فوری مانند دستینهها و دستورالعملها، منابع سرگذشتنامهای، منابع جغرافیایی، سالنامهها، سالنماها و منابع نشر الکترونیک است.
یکی از ارکان علم مرجعشناسی تدوین ملاکهایی برای ارزیابی و برگزیدن مراجع است. به گفتۀ دیانی (۱۳۸۵) امروزه معیارهای گزینش مواد مکتوب کاملاً شناخته شده است و دربرگیرندۀ این موارد است: محتوای اثر، پوشش موضوعی اثر، مخاطبان و کیفیت اثر (ازجمله اعتبار، صحت و روزآمدی اطلاعات مندرج در اثر که با مرور خود منبع انجام میگیرد)، منابع مولّد اطلاعات (شایستگی علمی پدیدآورنده و ناشر که بر پایۀ آوازه گردآورنده، تصویرگر، ویراستار و ناشر ارزیابی میشود)، بهای اثر و شکل ظاهری (سازمان نوشتار، وجود نمایهها، کتابشناسیها و یا کیفیت تصاویر).
یکی از نکتههای برجستۀ مرجع خوب آن است که بتواند به پرسشها پاسخ دهد. روش معمول شناسایی آن است که به مطالعۀ نقد و بررسیهای انجامشده دربارۀ آن پرداخته شود (پرتو و علیجانی، ۱۳۹۰(. معیارهای ارزیابی مرجع خوب از دید پرتو و علیجانی )۱۳۹۰( در چهار محور بنیادین خلاصه میشود: 1) هدف (آیا کتاب هدف از نگارش را برآورده کرده است)، 2) اعتبار (شایستگی نویسنده، پیشینۀ ناشر، عینیت و بیطرفی)، 3) دامنه (در مقایسه با آثار همانند، روزآمدی) و 4) مخاطبان (سنی و تخصصی). از دید مرادی (۱۳۸۷) نیز یک کتاب مرجع خوب را میتوان با ملاکهایی همانند اعتبار (باید حسن شهرت و پیشینۀ ناشر، نویسنده، گردآورنده و ویراستار را بررسی کرد)، روزآمد بودن کتاب، دامنه و گسترۀ کتاب مرجع، آسانی استفاده از آن برای نمونه، وجود نمایه، چاپ و شیرازهبندی شناسایی کرد.
کتابدار در فرایند ارزیابی بیشتر به شکل فردی یا گروهی به یافتن و ارزیابی کتب برپایۀ معیارهای مدّون اقدام میکند. مرادی (۱۳87) سه روش را برای گزینش مرجع براساس این سنجهها پیشنهاد میدهد: روش نخست، بهکارگیری تجربۀ کتابداران باسابقه است. چنین افرادی بهسبب آشنایی با کتابهای مرجع مختلف و تجربۀ سالیان طولانی در هنگام مواجهه با یک کتاب مرجع نوین میتوانند افزون بر معیارهای عمومی - که ذکر شد - با بهکارگیری دو معیار دیگر به ارزیابی اثر بپردازند: اولین معیار تجربی مدتزمانی است که صرف دریافت پاسخ از آن منبع میشود و دومین معیار، گویا بودن پاسخهاست. روش دوم، ارزیابی منبع با معیارهای فوق، مطالعۀ بخشهایی از کتاب مانند پیشگفتار و توجه به روشنبودن دامنه، هدف و مخاطباناثر و محدودیتهای آن است. روش سوم، مقایسۀ منابع با یکدیگر است؛ برای نمونه مقایسۀ یک کتاب مرجع موجود با کتاب دیگر. افزون بر این روشها، روش چهارمی هم وجود دارد که پرتو و علیجانی (۱۳۹۰) پیشنهاد میدهند و آن مراجعه به راهنماهای کتابنامهای سرشناس دربارۀ منابع مرجع است.
یکی از مشهورترین راهنماها برای برگزیدن منابع مرجع راهنمای کتابهای مرجع[4] است (پرتو و علیجانی، ۱۳۹۰). این راهنما دربردارندۀ فهرست بیش از 16 هزار مرجع مکتوب و مجازی منتشرشده از سوی انجمن کتابخانههای امریکا[5] است. این کتاب راهنما با سابقۀ بیش از یک سده و با عنوان راهنمای مراجع[6] در سال ۲۰۱۲ از نظر کتابداران و خوانندگان مجلۀ کتابخانه بهعنوان بهترین پایگاه داده برای کتب مرجع انتخاب شده است. در این راهنما علوم مختلف طبقهبندی شدهاند و برای هر طبقه شاخههای مختلفی در نظر گرفته شده است و برای هر طبقه و شاخه گروهی ویراستاران حرفهای شامل کتابداران و کارآزمودگان رشتههای علمی، مراجع را بررسی میکنند و برپایۀ معیارهای کارآمدی، گستردگی دامنۀ مطلب، کیفیت (اعتبار نویسنده، ویراستار، ناشر، باریکبینی و کامل بودن نوشتار، روزآمد بودن، ادا شدن حق مطلب)، تاریخ انتشار و زبان منبع، منابع چاپی و نشر الکترونیک را بررسی و منابع موردنظر را گزینش میکنند (Guide to reference sources, 12th Ed., 2008). ویراستاران این راهنما با استفاده از چنین روشهایی به تدوین و پالایش فهرستها میپردازند: بررسی مستمر کتابشناسیها، مجلات علمی و همگانی، رسانههای اطلاعرسانی برای تازههای نشر، پایگاههای اینترنتی، اخبار ناشران، بررسی مراجع مورد استفاده در کتابخانههای دیگر، مشورت با همکاران و متخصصان رشتههای علمی.
به گفتۀ سواردز (Sowards, 2008) ویراستار شاخۀ علوم اجتماعی این فهرست، با گسترش بیسابقۀ اطلاعات در روزگار نوین به بررسی موشکافانۀ اطلاعات کمک میکند و به افراد امکان میدهد تا بتوانند اطلاعات معتبر را گزینش کنند. این فهرستها به افرادی که با مجموعهای از گزارهها، نظرات، استنتاجها و توصیههای متعارض روبهرو میشوند کمک میکند تا با اطمینان بیشتری راه خود را بیابند.
بیان مسئله و پژوهش حاضر
آنچه این پژوهش را با روش سنتی و روش سامانمند کیفی در مرجعشناسی متفاوت میکند، بهکارگیری ابزار کمّی برای یافتن کتب پرارجاع و طبقهبندی آن بر پایۀ شمار ارجاعات است که به کمک فناوری نوین انجام میگیرد که درگذشته در دسترس نبوده است. بهطور مشخص، هدف این پژوهش شناسایی کتب بسیار معتبر علمی است که دربارۀ شیوة انجام پژوهش در گسترۀ علوم انسانی بهطور اعم و علوم اجتماعی بهطور اخص صورت پذیرفته است. اینکه بهترین کتب روش پژوهش کدام است، پژوهشگران اختلافنظر دارند و معیارهای متداول در علم مرجعشناسی کمابیش کیفی است. در این پژوهش کوشش شده است با روشی سامانمند، عینی و تجدیدپذیر فرایند گزینش منابع مکتوب بهصورت شفاف ارائه گردد. در این راستا، تعریف عملیاتی که برای یافتن چنین منابعی صورت پذیرفته، عبارت است از منبع برتر؛ یعنی کتابی که در طول ۱۵ سال اخیر جزو پرارجاعترین منابع است. همچنین منظور از جامعیت علمی در روش پژوهش آن است که کتاب برتر طیف وسیعی از موضوعات روش پژوهش را دربربگیرد و تنها دربارۀ موضوع ویژهای مانند روشهای آماری، روش مصاحبه، روش مشاهدۀ مستقیم و یا صرفاً روش کمّی نباشد. سؤالاتی که این پژوهش در پی یافتن پاسخ به آنهاست، عبارتاند از:
۱. کتب پرارجاع و جامع با موضوع روش پژوهش در علوم انسانی و اجتماعی کداماند؟
۲. تا چه حدی فهرست کتب یافتشده از راه روش سامانمند کمّی با فهرستهای موجود تهیهشده از روش کیفی تطبیق دارد؟
۳. مزایا و معایب روش سامانمند کمّی چیست؟
روش پژوهش
این پژوهش در تلاش برای اتخاذ رویکردی سامانمند و عینی برای یافتن منابع علمی روششناسی پژوهش در علوم اجتماعی از فناوری نوین بهره میبرد و این امکان را فراهم میآورد که شایستگی کتب و مقالات علمی و رتبۀ علمی پژوهشگران با معیار شمار ارجاعات سنجیده شود. یکی از اقدامات، بهکارگیری شاخصهای ارائهشده در گوگل اسکالر است. گوگل اسکالر ازجمله منابع اینترنتی معتبر برای انجام پژوهشهای علمی است (Bryman, 2012; Creswell, 2013) و این امکان را فراهم میکند که پژوهشگر بتواند روند ارجاع به مقالات و اینکه چه کسانی را به آن مقالات ارجاع دادهاند بررسی نماید. نرمافزارهایی نیز طراحی شدهاند که بهصورت سامانمند پایگاههایی مانند گوگل اسکالر و مایکروسافت آکادمیک را جستوجو کرده و حجم انبوهی از داده را بهصورت مرتبشده ارائه میدهند. در این پژوهش از یک نوع الگوریتم برای گزینش کتابهای برتر و مرجعیت و جامعیت علمی استفاده شده است (شکل ۱).
در پژوهش حاضر از نرمافزار Publish or Perish، نگارش مارس ۲۰۱۵ استفاده شده است. در ابتدا شش واژۀ کلیدی (research methods, research design, qualitative, quantitative, mixed methods, research methodology) بهصورت جداگانه و با بهکارگیری نرمافزار در دو پایگاه داده گوگل اسکالر و مایکروسافت آکادمیک یکبار بین بازة زمانی ۲۰۰۰ تا ۲۰۱۵ و یکبار بدون قید بازة زمانی مبنای جستوجو قرار گرفت؛ سپس خروجی حاصل، یعنی ۶ مجموعه داده برای هر پایگاه یعنی ۱۲ مجموعه داده بهصورت پَروَنجای[7] اکسل از نرمافزار گرفته شد و پس از اعمال قید زمانی ۱۲ مجموعة دیگر نیز اخذ شد و سپس دادههای ۲۴ مجموعة داده در یک پَروَنجا گردآوری گردید. این پَروَنجا دربرگیرندۀ ۱۰ ستون و ۱۳۱ هزار و 730 سطر بود. هر سطر دربرگیرندۀ اطلاعاتی همانند نام نویسنده، عنوان، تعداد ارجاعات، سال نشر و رتبهبندی گوگل بود.
در مرحلۀ بعد منابع تکراری حذف شد. بهعبارت دیگر، ۴۵ هزار و 196 مورد عنوان کتاب یا مقاله تکراری یافت شده بود که پس از حذف آنها ۸۶ هزار و 534 مورد باقی ماند. میتوان گفت حدود ۳۴ درصد یافتهها در ۲۴ مرحلة جستوجو تکراری بودهاند. البته برخی از یافتههای باقیمانده غیرمرتبط بودند که در مراحل بعدی از تحلیل کنار گذاشته شدند. نتایج بر پایۀ تعداد ارجاعات مرتب شدند و پس از پاکسازی وحذف دادههای نامرتبط، فهرستی از منابع بسیار پرارجاع به دست آمد. عموماً میزان ارجاعات به کتب پرارجاع بیشتر از مرتبۀ هزارگان بودند؛ درحالیکه پر ارجاعترین مقالات از مرتبۀ صدگان و دهگان بودند. از این فهرست، کتبی که در سالهای اخیر، یعنی پس از سال 2000 میلادی انتشار یافته بودند، گزینش شدند (جدول ۱).
شکل ۱ الگوریتم رویکرد سامانمند برای شناسایی مرجعیت و جامعیت علمی در منابع روش پژوهش
یافتهها
پرسش نخست از این پژوهش، شناسایی منابع علمی پرارجاع و مشخصکردن مرجعیت علمی و جامعیت علمی در روششناسی پژوهشهای علوم انسانی و اجتماعی از راه شمارش تعداد ارجاعات بود. پس از اتخاذ رویکرد سامانمند، فهرستی از این منابع به ترتیب اولویت از کتب جامع و پرارجاع گزینش شدند (جدول ۱). باید توجه داشت کتبی که صرفاً ارجاع بسیار داشتند، از این فهرست حذف شدهاند. هدف از این کار کماهمیت جلوهدادن اینگونه کتب نیست، بلکه ارائۀ دو دستهبندی گوناگون از یافتههاست: یک دستهبندی از منابع جامع و پرارجاع و دستهبندی دیگر از منابع مرجع که میتوان در پژوهش دیگری به آن پرداخت.
جدول ۱ منابع برگزیدة دارای مرجعیت و جامعیت علمی در روش پژوهش علوم انسانی و اجتماعی
رتبه بر پایۀ ارجاع کل |
تعداد ارجاعات کل از زمان انتشار اولین نسخه |
نام کتاب |
نویسندگان |
سال نشر |
انتشارات |
1 |
40818 |
Research design: Qualitative, quantitative, and mixed methods approaches |
JW Creswell |
2013 4th edition |
Sage |
2 |
18778 |
Social research methods |
A Bryman |
2012 4th edition |
Oxford University Press |
3 |
14046 |
The practice of social research |
E Babbie |
2015 13th edition |
Wadsworth |
4 |
8156 |
Practical research |
PD Leedy, JE Ormrod |
2005 |
Merrill |
5 |
5607 |
The comparative method: Moving beyond qualitative and quantitative strategies |
CC Ragin |
2014 |
University of California Press |
ادامه جدول 1
رتبه بر پایۀ ارجاع کل |
تعداد ارجاعات کل از زمان انتشار اولین نسخه |
نام کتاب |
نویسندگان |
سال نشر |
انتشارات |
6 |
4990 |
The good research guide: For small-scale social research projects: For small-scale social research projects |
M Denscombe |
2010 |
McGraw-Hill |
7 |
4749 |
Research methodology: methods and techniques |
CR Kothari |
2011 |
New Age International |
8 |
4573 |
Research methods knowledge base |
WMK Trochim, JP Donnelly |
2001 |
|
9 |
4461 |
Measurement, design, and analysis: An integrated approach |
EJ Pedhazur, LP Schmelkin |
2013 |
Psychology Press |
10 |
3906 |
Introduction to social research: Quantitative and qualitative approaches |
KF Punch |
2013 |
Sage |
در خروجی نرمافزار Publish or Perish نوع منابع ازجمله کتاب یا مقاله مشخصشده است. از جمله یافتههای این پژوهش آن است که کتابهایی که درگذشته دور مرجعیت داشتهاند و هنوز هم مرجعیت دارند، از سوی انتشارات معتبر بینالمللی تجدید چاپ میشوند. معمولاً این تجدیدچاپ همراه با روزآمدکردن این کتب است. این امر در جدول ۱ بسیار مشهود است؛ یعنی کتب جامع و مرجعی که مورد وثوق جامعۀ علمی هستند در صدر کتب پرارجاع قرار دارند و در طول زندگی نویسنده و یا نویسندگان بارها تجدید چاپ میشوند. در ادامة فهرست جدول 1 با فهرست معتبر دیگری مقایسه و محاسن و معایب آن تحلیل و بررسی میشود.
تحلیل و بررسی
در راستای پاسخ به پرسش دوم و سوم تحقیق برای همسنجی رویکردها و روشنشدن مزایا و کاستیهای رویکرد سامانمند کمّی - که در این پژوهش اتخاذ شده است - میتوان آن را با روش مرور روایی و سامانمند کیفی - که برای شناسایی منابع بهکاربرده میشود - مقایسه کرد.
1. روش سنتی و مرور روایی
پژوهشگری که قصد دارد بهصورت سنتی منابع معتبر روششناسی پژوهش را مشخص کند از آموختههای شخصی و کتابهای خویش آغاز و فهرستی اولیه را تهیه میکند؛ سپس با مراجعه به کتابخانه، پرسوجو از همکاران و استادان، مراجعه به بازار نشر و جستوجو در فضای مجازی فهرست خود را کاملتر میکند. در مرحلۀ بعد، وی باید معیاری را برای گزینش کتب برتر به دست بیاورد. پژوهشگر میتواند از گروهی خبره بخواهد دربارۀ کتابها نظر دهند که لازمۀ آن این است که آن گروه تمامی این کتب را مطالعه کرده باشند؛ این کار در عمل بسیار دشوار و زمانبر خواهد بود.
راه دیگر، بررسی شمارگان و تعداد تجدید چاپ کتب است. این معیار میتواند تا اندازهای میزان محبوبیت این کتابها را نشان دهد؛ ولی لزوماً به معنای غنای علمی آنها نیست. برای نمونه در ایران کتب روش پژوهشی که جزو منابع کنکور باشند و یا انتشارات سرشناسِ کتابهای کنکور آن را به چاپ رساندهاند، بسیار پرشمارترند. برای مثال، شمارگان کتاب موردپژوهی در پژوهشهای اجتماعی رابرت یین (1992) که در سال ۱۳۹۳ برگردان و منتشر شده است، ۱۰۰۰ نسخه است و شمار کتابی با عنوان آمار و روش پژوهش (خلعتبری، 1389) - که توسط انتشارات پردازش برای داوطلبان کنکور به چاپ رسیده است - ۲۱۰۰ نسخه در چاپ سوم است. این در حالی است که بنابر یافتههای پژوهش حاضر کتاب رابرت یین با چند بار با ویرایش جدید منتشر شده و با بیش از 90 هزار ارجاع پرارجاعترین کتاب روش پژوهش در زمینۀ موردپژوهی در طول صد سال گذشته است که در پایگاههای سترگ و سرشناسی مانند گوگل فهرست شده است. ایراد دیگر بر مرورروایی این است که کتابها بدون هیچ تغییری در محتوایشان، در طول سالیان متمادی چندینبار تجدید چاپ میشوند، مانند کتاب روشهای پژوهش در علوم اجتماعی نوشتۀ باقر ساروخانی (1392). این شمارگان میتواند نشاندهندۀ اهمیت علمی این کتاب باشد، ولی دلیلی بر روزآمد بودن آن نیست؛ زیرا در این مثال مراجع استفادهشده در تدوین آن کتاب به سه و یا چهار دهه قبل برمیگردد و خود کتاب نخست در سال ۱۳۷۲ منتشرشده و پسازآن صرفاً تجدید چاپ شده است. دلیل دیگر محبوبیت هر کتاب میتواند سادهتر بودن و عامهفهم تر بودن آن باشد که لزوماً دلیلی بر پرمایگی علمی آن نیست.
بهعلاوه، ازجمله ایرادات این مرور روایی آن است که معلوم نیست پژوهشگر توانسته باشد فهرستی از تمامی کتب موجود تهیه کرده باشد و لزوماً منابعی که در فهرست قرار دارند، روزآمد نیستند؛ برای نمونه بیشتر کتابهای روش پژوهش، از منابع خارجی ترجمه شدهاند. این برگردانها بیشتر چند سال پس از نشر کتاب به زبان اصلی وارد بازار ایران میشوند. آنچه مسئله را پیچیدهتر میکند این است که مبنای ترجمۀ کتب و یا واردات آنها در کشور شفاف نیست و احتمال دارد کتابهایی که در اولویت قرار دارند وارد بازار نشر کشور نشوند. برای نمونه در بخش کتب خارجی نمایشگاه بینالمللی کتاب تهران که جزو بزرگترین نمایشگاههای کتاب در منطقه است، در سال 13۹۴ تنها دو کتاب از کتب پرارجاع (ر.ک.: جدول ۱) عرضه شده بود.
2. روش سامانمند کیفی علم مرجعشناسی برای شناسایی کتابها
روش بعدی، بهکارگیری فهرستهای منتشرشده از سوی نهادهای معتبر است، مانند کتابشناسی که انجمن کتابخانههای دانشگاهی و تحقیقاتی امریکا[8] تهیه کرده است. این انجمن گروهی حرفهای است و زیر نظر انجمن کتابخانههای امریکا فعالیت میکند. این گروه یک کتابشناسی از کتابهای روش پژوهش در علوم اجتماعی تهیه کرده است و هر سه سال آن را بهروزرسانی میکند. جدول ۲، فهرست منتشرشدۀ این انجمن را به همان ترتیبی که انجمن منتشر کرده است، نشان میدهد. همانگونه که مشاهده میشود این فهرست کتابهایی را که از سال ۱۹۹۶-۲۰۱۳ با موضوع روش پژوهش به چاپ رسیده است، در بردارد. به همین ترتیب جدول ۳، فهرست انجمن برای کتب منتشرشده با موضوع طرح پژوهش را نشان میدهد. در جداول ۲ و ۳، بهغیر از کتاب نخست، بقیۀ کتابها به ترتیب حروف الفبای انگلیسی مرتب شدهاند.
جدول۲ فهرست کتابشناسی کتابهایی که انجمن کتابخانههای دانشگاهی و تحقیقاتی امریکا با موضوع روش پژوهش تهیه کرده است (بهروز رسانی نوامبر ۲۰۱۵).
شماره |
نام کتاب |
نویسندگان |
سال نشر |
انتشارات |
1 |
Research Methods: The Key Concepts. |
Hammond, Michael, and J. J. Wellington... |
2013 |
London, England: Routledge. 179p |
2 |
Methodological Thinking: Basic Principles of Social Research Design. |
Loseke, Donileen R. |
2013 |
Thousand Oaks, CA: SAGE Publications. |
3 |
The Basics of Social Research. 4th ed. |
Babbie, E. R. |
2007 |
Australia: Thomson/Wadsworth |
4 |
Foundations for Research: Methods of Inquiry in Education and the Social Sciences. |
deMarrais, Kathleen B. and Stephen D. Lapan... |
2004 |
Mahwah, NJ: L. Erlbaum Associates |
5 |
The Good Research Guide for Small- scale Social Research Projects. 3rd ed. |
Denscombe, Martyn... |
2007 |
Maidenhead, UK: Open University Press. |
6 |
Social Research Methods. 4th ed. |
Dooley, David. |
2001 |
Upper Saddle River, NJ: Prentice Hall. |
7 |
Designing and Conducting Research: Inquiry in Education and Social Science. 2nd ed. |
Drew, Clifford J. Michael L. Hardman, and Ann Weaver Hart |
1996 |
Boston, MA: Allyn and Bacon. |
8 |
Social Research: A Simple Guide. |
Glicken, Morley D. |
2002 |
Boston, MA: Allyn and Bacon. |
9 |
Doing Research in the Real World. |
Gray, David E. |
2004 |
London, UK: Sage Publications. |
10 |
Foundations of Behavioral Research. 4th ed. |
Kerlinger, Frank Nichols and Howard B. Lee. |
1999 |
Belmont, CA: Wadsworth. |
11 |
Handbook of Research Design and Social Measurement. 6th ed. |
Miller, Delbert C. and Neil J. Salkind. |
2002 |
Thousand Oaks, CA: Sage Publications. |
12 |
Social Research Methods: Qualitative and Quantitative Approaches. 6th ed. |
Neuman, W. Lawrence. |
2006 |
Boston, MA: Allyn & Bacon. |
ادامة جدول 2
شماره |
نام کتاب |
نویسندگان |
سال نشر |
انتشارات |
13 |
The SAGE Handbook of Social Science Methodology. |
Outhwaite, William, and Stephen P. Turner. |
2007 |
Los Angeles (Calif); London: SAGE. |
14 |
Understanding Research Methods: An Overview of the Essentials. 4th |
Patten, Mildred L. |
2004 |
ed. Glendale, CA: Pyrczak Publishing. |
15 |
Basic Research Methods in Social Science: The Art of Empirical Investigation. |
Simon, Julian Lincoln. |
2003 |
New Brunswick, NJ: Transaction Publishers. |
16 |
Doing Social Science Research. |
Yates, Simeon J. |
2004 |
London, UK: Sage Publications: Open University. |
روش متداول در علوم کتابداری در تهیۀ کتابشناسی نسبت به روش سنتی و مرور روایی برتریهای شایانی دارد. ازجمله اینکه گروهی حرفهای بهصورت سامانمند و با معیارهایی مدّون کتابهای موجود و بهروز در زمینۀ روش پژوهش را شناسایی و بهترین آنها را گزینش و مرور و نتایج مرور خود را بهصورت خلاصه و کتابشناسی منتشر میکنند. ازجمله معایب این روش آن است که به سبب تخصصی و هزینهبر بودن معمولاً هرچند سال یکبار این فهرستها بهروزرسانی میشود. همچنین باوجود معیارهای مدون برای گزینش، گزینش کتابها تا اندازهای کیفی است و نمیتوان کتابها را امتیازبندی و رتبهبندی کرد.
جدول 3 فهرست کتابشناسی کتابها با موضوع طرح پژوهش که انجمن کتابخانههای دانشگاهی و تحقیقاتی امریکا آن را تهیه کرد (به روز رسانی سپتامبر ۲۰۱۵).
شماره |
نام کتاب |
نویسندگان |
سال نشر |
انتشارات |
1 |
Research Design: Qualitative, Quantitative, and Mixed Methods Approaches. 4th ed. |
Creswell, John W. |
2014 |
Thousand Oaks, CA: Sage Publications. |
2 |
Research Design and Methods: A Process Approach. 9th ed. |
Bordens, Kenneth and Bruce Barrington Abbott. |
2013 |
McGraw- Hill. |
ادامة جدول 3
شماره |
نام کتاب |
نویسندگان |
سال نشر |
انتشارات |
3 |
Educational Research: Planning, Conducting, and Evaluating Quantitative and Qualitative Research. 4th ed. |
Creswell, John W. |
2012 |
Boston: Pearson. |
4 |
Research Design in Social Research. |
De Vaus, David. |
2001 |
Thousand Oaks, CA: Sage Publications. |
3. روش سامانمند کمّی بر پایۀ تعداد ارجاعات برای شناسایی کتابها
در روش سامانمند کمّی که در این پژوهش از آن استفاده شده، کوشش شده است کاستیهای روشهای بالا تا حد ممکن رفع گردند. در این روش به معیار تعداد ارجاع به اثر علمی و نوینبودن منابع تأکید شده است؛ به این معنا که مجموعهای از پژوهشگران در سراسر دنیا که به نشر آثار خود موفق شدهاند، در انجام پژوهشهای خود از آن منابع بهره جسته و به آن استناد کردهاند.
یکی از راههای تشخیص نوینبودن منابع سال انتشار آن است و معیار متداول دیگر از تقسیم تعداد ارجاعات بر سالهای گذشته از تاریخ نشر اثر بهدست میآید که نشان میدهد در مقایسه با منابع دیگر اثر موردنظر در سالهای اخیر چقدر ارجاع داشته است. بهعبارتدیگر، ممکن است اثری قدیمی که در ۱۹۹۰م منتشر شده است، ۵۰ هزار ارجاع داشته باشد و اثر دیگری هم که در سال ۲۰۱۰م منتشر شده است، ۵۰ هزار ارجاع داشته باشد؛ درنتیجه، این دو اثر با معیار تعداد ارجاع با هم برابرند، ولی روشن است که اثر دوم بهدلیل جدید بودن برتری دارد. برای تعیین برتری میتوان تعداد ارجاعات را به سال نشر تقسیم کرد که باز همان نتیجه حاصل میشود؛ یعنی اثر جدیدتر برتری مییابد. بهعبارتدیگر، امتیاز کتاب نخست در سال ۲۰۱۵م به این صورت به دست میآید:
(۱۹۹۰-۲۰۱۵)\۵۰۰۰۰ =۲۰۰۰
و کتاب دوم:
(۲۰۱۰-۲۰۱۵)\۵۰۰۰۰= ۱۰۰۰۰
در این پژوهش از هر دو معیار، یعنی مرتبکردن یافتهها بر پایۀ تعداد ارجاعات در نرمافزار و داوری شخصی در اولویتدادن به آنها، بر اساس سال نشر و همچنین از معیار دوم، یعنی محاسبۀ نرمافزاری نسبت ارجاعات به تعداد سالهای پس از نشر استفاده شده است؛ ولی تفاوت قابل ذکری در فهرست و اولویت کتابهای مرجع و جامع گزارششده در جدول ۱ مشاهده نشده است.
دلایل مختلفی برای ارجاع وجود دارد، ازجمله اینکه پژوهشگر به مطالب نقد داشته باشد، آن را تأیید کند، پژوهش خود را بر پایۀ آن پایهریزی کند یا پژوهش خود را در مقایسه با آن انجام دهد. درهرصورت اگر تعداد ارجاعات به اثری بیش از حدود متداول باشد، بیانگر اهمیت مطلب و نویسندۀ آن است. اگر دیگر پژوهشگران به نتیجۀ یک پژوهش جنجالی انتقاد داشته باشند و به همین دلیل در مقالات و کتابهای خود به آن پژوهش ارجاع دهند، این امر نشاندهندۀ سرشناسبودن نویسنده و اعتبار وی در جامعۀ علمی است؛ زیرا اگر وی فردی گمنام و پژوهش وی کماهمیت میبود، بسیاری از فرهیختگان وقت ارزشمند خود را در پاسخدادن به وی صرف نمیکردند. البته به نظر میرسد دربارۀ کتابهای مرجع روش پژوهش بهخصوص آن دسته از کتابهایی که انتشارات معتبر آنها را چندین بار تجدید چاپ میکنند، تعداد ارجاعاتی که قصد انتقاد دارند اندک باشد.
بههرروی، در فهرست تهیهشده در این مقاله محدودیتهایی نیز وجود دارد. مطرحکردن این محدودیتها از الزامات روش سامانمند در شفافسازی هر چه بیشتر شیوۀ گزینش کتابها و فراهمآوردن امکان داوری بهتر برای خوانندگان این مقاله است تا در صورت تمایل در بهکارگیری این فهرستها تصمیمی آگاهانهتر اتخاذ کنند:
۱. ممکن است کتابی که در دو یا سه سال اخیر نگاشته شده است، در آینده مرجعیت پیدا کند و درنتیجه در فهرست برگزیده نباشد؛ پس بایسته است اینگونه پژوهشها سالیانه تکرار شوند و روند رشد ارجاعات به کتب سالبهسال باهم مقایسه شوند تا پیشبینی شود چه کتابهایی در آینده مرجعیت پیدا خواهند کرد.
۲. این پژوهش به منابع منتشرشده به زبان انگلیسی محدود بوده است؛ چهبسا کتب بهتری در زبانهای دیگر در دنیا موجود باشند که در فهرست منتخب نیستند.
۳. به نظر میرسد بنابر دادههای جمعآوریشده، نظر دادن درزمینۀ مرجعیت و جامعیت علمی برای کتابها آسانتر باشد؛ زیرا تعداد ارجاعات به کتابها نسبت به مقالات بسیار بالاتر است و گاهی بین کتابها از نظر ارجاع اختلافی از مرتبۀ هزارگان وجود دارد؛ ولی بین مقالات اختلاف از مرتبۀ یکان و دهَگان است. این امر سبب میشود با اطمینان بیشتری از اهمیت کتب سخن گفت تا اهمیت مقالات. همچنین عمر مفید مقالات بسیار محدودتر از کتابهاست؛ زیرا مقالات فرصت کمتری دارند تا دیگران بهعنوان علم روز و مرز دانش به آنها ارجاع دهند. ولی بههرحال اگر مقالهای مرتبط به موضوع پژوهش بسیار پرارجاع باشد، ولی پژوهشگر به مقالات کمارجاعتر اشاره کند و به آن مقاله حتی اشارهای نکند، شاید بتوان گفت به این دلیل پیشینۀ پژوهش وی ناقص است.
۴. ممکن است کتابی بسیار گرانمایه وجود داشته باشد که در بین محققان چندان شناختهشده نیست و درنتیجه به آن ارجاعات زیادی نشده است. اینگونه کتابها معمولاً با بهکارگیری روشهای سنتی و یا نیمه سامانمند و یا سامانمند کیفی قابلشناسایی هستند.
۵. در این پژوهش از دو پایگاه داده با دسترسی همگانی و یک نرمافزار معتبر درعینحال رایگان استفاده شده است. بهکارگیری نرمافزارها و همچنین پایگاه دادههایی که هزینه در بردارند، ممکن است دادههای گوناگون ارائه دهد. گرچه دو پایگاه مورداستفاده، بهخصوص گوگل اسکالر، مورد وثوق محققان است (برای نمونه:Babbie, 2015; Bryman, 2012; Creswell, 2013). هرزینگ (Harzing, 2007) تأکید دارد گوگل اسکالر در حوزۀ علوم انسانی و اجتماعی نسبت به ISI گسترۀ بیشتری از کتابها، مجلات و مقالات فراهمایی را در برمیگیرد. در زمان نگارش این مقاله دسترسی به گوگل اسکالر آسانتر از دسترسی به پایگاه دادۀ ISI -که امروزه نام آن به WOS یا شبکۀ علم تغییر کرده است - بود. حتی پساز آنکه دسترسی به WOS ممکن شود نیاز به برنامهای است که بتواند اطلاعات را از آن استخراج کند؛ زیرا جستوجوی دستی در این پایگاه برای استخراج ۱۳۱ هزار عنوان کاری بسیار زمانبر و توانفرساست.
4. گزینش روش برتر برای شناسایی کتابها
با تطبیق جدولهای ۱، ۲ و ۳ درمییابیم که اشتراک این جدولها در دو کتاب و یک نویسنده است: کتاب طرح پژوهش کرسول (Creswell, 2013) که در صدر جدول ۱ و ۳ قرارگرفته است و کتاب متعلق به دنزکامبی[9] که در جدول ۱رتبۀ ششم را دارد و در جدول ۲ نیز آمده است؛ بهعلاوه نام ببی (Babbie) در بخش نویسندهها در جدول ۱و ۲تکرار شده است، البته با دو کتاب با عناوینی مختلف.
همچنین انجمن کتابخانههای امریکا بررسیهای انجامشده در فهرستهای منتشرشده در راهنمای مراجع ویراست ۱۲ رامنتشر کرده است (آخرین دسترسی در نوامبر ۲۰۱۵) که نشان میدهد هیچیک از کتابهای یافتشده در جدول1 در این فهرست وجود ندارد. این فهرست بیشتر دربرگیرندۀ دانشنامهها، فرهنگها و دستینههاست.
این یافتهها به آن معناست که معیار عینی برای یافتن کتاب مرجع با معیارهای کیفی همخوانی کمّی دارد. شاید بتوان گفت بخش پژوهشگر جامعۀ علمی بهطورکلی نظر متفاوتی دربارۀ کتابهای مهم در روش پژوهش دارد. بهعبارتدیگر، میتوان استدلال کرد افرادی که در سراسر جهان به سطحی از دانش دست یافتهاند و آثار خود را منتشر کردهاند، بیشتر به کتابهای جدول 1 ارجاع میدهند تا فهرست کتب کتابشناسیهای معتبری مانند انجمن کتابخانههای امریکا و یا فهرست انجمن کتابخانههای دانشگاهی و تحقیقاتی امریکا. ازجمله الزامات چنین استدلالی این است که پژوهشگر ایرانی که قصد دارد در رقابت با پژوهشگران دیگر در سراسر جهان از آنان پیشی بگیرد، نباید به مطالعۀ کتابهای بهدستآمده از روش سنتی و یا سامانمند کیفی بسنده کند. روش سامانمند کیفی تا اندازهای راهگشاست؛ زیرا بههرحال فهرست کتابهای جدولهای 2 و 3 در کتابخانههای معتبر دنیا موجود است و در معرض استفادۀ پژوهشگران قرار دارد؛ ولی اینکه پژوهشگران خود چه کتابی را مرجع میدانند، پرسشی است که پاسخ آن با بهکارگیری روش عینی تعداد ارجاعات بهدست میآید.
بهعلاوه، در این پژوهش جدیدترین نسخه از سه کتاب برتر جدول ۱ خریداری و با صرف صدها ساعت بهدقت بررسی شد. این سه کتاب بهطور کامل حائز معیاریهای کتب برتر هستند که در تهیۀ کتابشناسیها از آنها استفاده میشود، ازجمله معیارهای کیفیت منتشرشده در راهنمای مراجع ویراست ۱۲ از سوی انجمن کتابخانههای امریکاست. به نظر میرسد دلیل این تطابق آن است که پژوهشگران حرفهای، خود در هنگام ارجاع به کتابهای مختلف، بسیار دقت میکنند؛ درنتیجه، کتب پرارجاع ذاتاً حائز شرایط کتابهای برترند.
با توجه به آنچه گذشت، اهمیت پژوهش حاضر در آن است که دیدگاه متفاوتی را در شناسایی کتب برتر ارائه دهد. با اینکه یافتههای این پژوهش ماهیتاً قابلیت تعمیم آماری ندارند؛ نکتۀ قوت آن در قابلیت تعمیم تحلیلی است. منظور از تعمیم تحلیلی، نشاندادن اهمیت یافتهها در بُعد نظری پژوهش و الزامات این بُعد نظری برای تحقیقاتی است که در شرایط همسان انجام میپذیرد (یین، 1992). بهعبارتدیگر، شاید نتوان یافتههای این پژوهش را به یافتههای کتابهایی در موضوعات دیگر تعمیم داد؛ ولی دستکم میتوان ادعا کرد که یافتههای روش سامانمند کمّی نسبت به روشهای دیگر امتیازاتی دارد و فهرستی که ارائه میشود درخور توجه است. محققان میتوانند با بهکارگیری معیارهای کمّی فهرستهایی را در شاخههای دیگر علمی تهیه کنند و آنها را با روش کیفی بیازمایند تا از صحت یافتههای خود اطمینان بیشتری حاصل کنند. بنابراین پیشنهاد میشود در تدوین کتب دانشگاهی از منابعی استفاده شود که هم از نظر روش سامانمند کیفی و هم از نظر روش سامانمند کمّی جزو منابع معتبر و پرارجاع باشند.
نتیجهگیری
نتیجه آنکه آنچه این پژوهش را با روشهای متداول شناسایی مراجع متمایز میسازد، این است که در این پژوهش سعی شده است با بهکارگیری معیار تعداد ارجاعات جامعۀ علمی به آثار مکتوب، کتابها طبقهبندی شوند. این پژوهش بر این پیشفرض استوار است که اگر کتابی مرجعیت علمی داشته باشد، محققان بیشتری به آن ارجاع میدهند. در مقایسه با رویکردهای سنتی و کیفی میتوان گفت پژوهش حاضر نتایج مهمی به دست میدهد. البته همواره میتوان رویکرد سامانمند کمّی را با تجربۀ حرفهای و رویکرد سنتی قرین و با کنجکاوی اکتشافی آمیخت تا از مزایای هر سه رویکرد برای غنیسازی هرچه بیشتر پژوهشها بهره جست؛ ولی در مقام تصمیمگیری برای اولویتدادن به خرید، ترجمه و نشر کتاب و همچنین تدوین کتب دانشگاهی، اتخاذ رویکرد سامانمند بر اساس تعداد ارجاعات بهدلیل عینی و شفاف بودن، فهرستی بر پایۀ اولویت به دست میدهد. درنهایت، شاید اهمیت پژوهش حاضر نه صرفاً بهدلیل شناسایی منابع برجسته و ارائۀ فهرستی از آنها باشد؛ بلکه شایانترین ویژگی آن کوشش برای رواییبخشی به روش شناسایی منابع پرارجاع و معتبر است که در مرحلۀ بعد بتوان بر اساس آن منابع، طرحهای پژوهشهای آتی را طراحی کرد و یا کتابهای دانشگاهی را تدوین کرد. با این نگاه این مقاله گامی در این راه بر میدارد.