نوع مقاله : مقاله پژوهشی
نویسندگان
1 استادیار دانشگاه تربیت مدرس
2 دانشجوی کارشناسی ارشد آموزش زبان عربی، دانشگاه تربیت مدرس
چکیده
کلیدواژهها
مقدمه
یکی از روشهای یادگیری دیدن تصاویر است. انسانها با نگاه کردن به عکسها، طرحها و تصاویر، آنها را به ذهن منتقل، و به صورت تصویر در مغز بایگانی میکنند (ظهرابی، 1386: 251). زبان تصویر قادر است مؤثرتر از هر وسیلة ارتباطی دیگر، دانش بشر را نشر
دهد (زارعی زوارکی و جعفرخانی، 1392: 28). امروزه متخصصان امر تعلیم و تربیت، برای آموزش مفاهیم و موضوعات از روش آموزش غیر مستقیم بهره میبرند. تصویر نیز به عنوان یکی از موفقترین ابزار آموزشی غیر مستقیم به علت اثرگذاری از طریق بینایی افراد، نقش مهمی در یادگیری دارد. چرا که تحقیقات نشان میدهد، ۷۵ درصد از یادگیری افراد از طریق بینایی حاصل میشود. تصویر میتواند جزئیات یک واقعه را در حداقل زمان و با دقت بسیار زیاد ترسیم نماید (سعدی، 1376: 20؛ شاد قزوینی، 1387: 291).
اهمیت تصویر در آموزش زبان دوم تا حدی است که یکی از روشهای آموزش زبان یعنی روش «سمعی - بصری» بر اساس آموزش با تصویر بنا شد؛ و حتی در شیوۀ
سمعی - شفاهی که تقریباً مقارن با شیوۀ سمعی - بصری سگو است، تصاویر جایگاه ویژهای دارند (صدرزاده، 1384: 123). حتی بسیاری از فرهنگهای لغت جدید برای آموزش واژگان از تصویر استفاده میکنند؛ زیرا «تصویر واژه به خواننده کمک میکند تا معنی آن را، به صورت دقیق، در ذهن تجسم کند» (ابو الفرج، 1966: 126).
بیشک، استفاده از تصویر در درس تاریخ ادبیات اهمیت فراوانی دارد، چرا که تصویر میتواند همچون پلی، حال را به گذشته وصل کرده، و سبب شود که دانشجو با دیدن تصویر اشخاص، اماکن و یا وقایع تاریخی، در کنار متن، آنها را در ذهن مجسم کرده و به شکل ملموس، مطالب را بهتر و سریعتر یاد بگیرد. و حتی چنین به نظر میرسد که در تمامی رشتههای مشاهدهای از قبیل: تاریخ، جغرافیا، علوم طبیعی، فنشناسی، نقاشی، کاربرد عکس ضرورتی تربیتی است (ژاک بولان و همکاران، 1366: 13). اما استفاده از تصویر در صورتی امر آموزش را تسهیل خواهد کرد که استانداردهای تصویر آموزشی خوب را رعایت کرده باشد، و برای دانشجو جذاب بوده، و متناسب با اهداف آموزش به کار رفته باشد.
نظر به این که کتاب آموزشی، در کنار روش تدریس و اهداف آموزشی و ارزشیابی، از عناصر اصلی آموزش است، اما مشاهده میشود که دانشجویان دورۀ کارشناسی زبان و ادبیات عربی به ظاهرِ نامناسب کتابهای آموزشی درس تاریخ، و ناتوانایی آنها در برانگیختن اشتیاق دانشجو به یادگیری اعتراض دارند و یادگیری عمیق مفاهیم آن را کاری دشوار میدانند. علاوه بر این، با مشاهدة تصاویر کتاب تاریخ الأدب العربی به وضوح مشخص است که در اکثر آنها نمیتوان فهمید که این تصویر دقیقاً چه چیزی را نشان میدهد، و هدف آن چیست؟
در این پژوهش با استفاده از روش توصیفی - تحلیلی به بیان ویژگیها و استانداردهای تصویر در کتاب آموزشی پرداخته، و سپس میزان رعایت این استانداردها در تصاویر کتاب تاریخ الأدب العربی تألیف حنا الفاخوری بررسی میشود، تا با ارائۀ راهکارهایی، به تدریس هرچه بهتر درس تاریخ ادبیات عربی و متناسب کردن کتاب این درس با نیاز دانشجویان، که در آموزش دانشجومحور امروزه، مهمترین رکن در آموزش هستند، کمک شایانی شود و رغبت و شوق آنها به مطالعۀ این کتاب برانگیخته و سعی شده است تا به سؤالات زیر پاسخ داده شود:
1. ویژگیهای یک تصویر مطلوب برای استفاده در کتاب آموزشی درس تاریخ ادبیات چیست؟
2. چند درصد از تصاویر کتاب تاریخ الأدب العربی اثر حنا الفاخوری شاخصهای یک تصویر مطلوب کتاب آموزشی را دارند؟
پیشینة پژوهش
در زمینۀ بررسی نقش تصویر در کتابهای تاریخ ادبیات رشتۀ زبان و ادبیات عربی تحقیقی صورت نگرفته، ولی از جمله در پژوهشهایی که تأثیر تصویر در آموزش، به طور کلی یا در آموزش زبان بررسی شده است، میتوان موارد زیر را نام برد:
1. بدرة کعسیس (2010)، سیمیائیةالصورةفی تعلیم اللغة العربیة، پایاننامۀ کارشناسی ارشد، دانشگاه فرحات عباس (سطیف) الجزائر. نویسنده در ابتدا مباحثی را در ارتباط با تصویر، مظاهر آن در تاریخ فرهنگ بشری، تغییر نگرش نسبت به تصویر از گذشته تا حال، و نظریههای فلسفی و روانشناختی مربوط به ادراک دیداری و تفکر با استفاده از تصویر ذکر کرده است؛ سپس به بیان مسائلی در زمینة نشانهشناسی و موضوعات آن و نشانهشناسی تصویر پرداخته و در پایان تأثیر تصویر در فرایند آموزش زبان به خردسالان و استفادة آنان از تصویر به عنوان ابزار تقویت قدرت تفکر و ابداع را توضیح داده است؛ بدین منظور به بررسی موردی کتابهای سال اول و دوم ابتدایی در مدارس الجزایر و پیامهایی که تصاویر این کتابها میرسانند پرداخته است. نتایج پژوهش حاکی از این بوده است که اگرچه تصویر نقش بسزایی در آموزش خردسالان دارد اما برخی تصاویر کتابها گاه پیامهایی منفی میرسانند و با اهداف تربیتی تعارض دارند.
2. عونی الفاعوری، و إیناس أبو عوض (2012)، «أثر استخدام الصورة فی تعلیم اللغة العربیة للناطقین بغیرها فی الجامعة الأردنیة»، چاپشده در مجلة دراساتالعلوم الإنسانیةو الاجتماعیة، دورۀ 39، شمارۀ 2. این پژوهش به بررسی تأثیر استفاده از تصویر در آموزش واژگان و عبارتهای زبان عربی به غیر عربزبانها در دانشگاه اردن پرداخته است. جامعۀ آماری آن را دانشجویان غیر عربزبان کانون زبان اردن تشکیل دادهاند، و حجم نمونه 16 دانشجو است که به دو گروه کنترل و آزمایش تقسیم شدند. پژوهشگران، به گروه کنترل بدون استفاده از تصویر، و به گروه آزمایش با استفاده از تصویر زبان عربی را آموزش دادند. نتایج پژوهش حاکی است که دانشجویان گروه آزمایش، معنای متن، کلمات، و جملات را بسیار بهتر و سریعتر از دانشجویان گروه کنترل یاد میگیرند که این امر بیانگر تأثیر مثبت و بسزای استفاده از تصویر در آموزش زبان عربی است.
3. ایو فوجی استوتی (2014)، تأثیر استخدام وسیلة الصورة فی تعلیم مهارة الکلاملتلامیذ الصف الثامن بالمدرسةالثانویة الإسلامیة نور الهدى فولی ترنجالیک. این اثر پژوهشی برای دریافت مدرک عالم دینی در دانشگاه تولونگ اگونگ است. پژوهشگر تأثیر استفاده از تصویر را در آموزش مهارت گفتن با روش نیمهتجربی پیشآزمون - پسآزمون مطالعه کرده است؛ پس از قرار دادن نمونة آماری در دو گروه کنترل و آزمایش، به گروه کنترل با روش سنتی و به گروه آزمایش با استفاده از تصویر مهارت گفتن را تدریس کرده است. نتایج این پژوهش، حاکی از تأثیر مثبت تصویر در آموزش مهارت گفتن به دانشآموزان کلاس هشتم مدرسة نورالهدی فولی ترنجالیک است.
4. نگار داوری اردکانی، و آناهیتا فارسی (1392)، «گرافیک در کتابهای آموزش زبان فارسی به غیر فارسیزبانان: نقش ارتباطی و کارکرد آثار گرافیک در رویدادهای آموزشی»، پژوهشنامۀ آموزش زبان فارسی به غیر فارسیزبانان، سال دوم، شمارة نخست. پژوهشگران در این مقاله پس از بیان نه نقش ارتباطی برای آثار گرافیک، به بررسی میزان توزیع آن نقشها در پنج جلد کتاب فارسی بیاموزیم نوشتۀ ذوالفقاری و همکاران پرداخته و در پایان به این نتیجه رسیدهاند که آثار گرافیک در متون مورد مطالعه در نقش ارتباطی آراینده، بازنما، روندنما، توجهدهنده و انگیزنده به کار رفته است؛ همچنین، این آثار با رویدادهای آموزشی فعالسازی دانش پیشین، ارائۀ محتوای درس، ایجاد فرصت برای تعامل با درس و انتقال یادگیری به کار رفتهاند.
5. ژوزف کوهیل (1393)، «استفاده از تصویر در تدریس تاریخ»، مجلۀ رشد آموزش تاریخ، ترجمۀ داریوش زارع و منصور چهرازی، دورۀ 15، شمارة 4. محقق با انجام یک تحقیق تجربی روی دانشآموزان خود، به این نتیجه رسیده است که آموزش درس تاریخ با استفاده از نمایش عکس (در پاورپوینت) روی مانیتورهای بزرگ و توضیح معلم در رابطۀ با آن تصاویر بسیار موفقتر از تدریس به وسیلۀ کتاب و متن است.
همانگونه که ملاحظه میکنیم هیچ پژوهشی در زمینۀ نقد و بررسی نقش آموزشی تصویر در کتابهای تاریخ ادبیات عربی برای آموزش به غیر عربزبانها صورت نگرفته است و پژوهش حاضر کاملاً نو است.
چارچوب نظری پژوهش
قبل از بررسی کتاب تاریخ الأدب العربی، اثر حنا الفاخوری لازم است از ویژگیها و استانداردهای تصویری کتابهای آموزشی و همچنین تأثیر تصویر بر یادگیری شناخت کافی داشته باشیم. در این بخش مطالبی را دربارۀ جایگاه تصاویر آموزشی و انواع آنها و ویژگیهای یک تصویر مناسب بیان میکنیم.
جایگاه تصویر در کتاب آموزشی
دربارۀ جایگاه تصویر در کتابهای مصور، از زبان موریس سنداک، تصویرگر برجستۀ کتابهای کودکان چنین میخوانیم: تصاویر میتوانند تزیینگر کتاب یا گسترشدهندۀ متن باشند و این بستگی به آن دارد که شما به عنوان یک تصویرگر، کدامیک را انتخاب کنید و یا برداشت شما از متن چه باشد. به همین دلیل، میگوییم تصویرگر، سهم مهمی در تدوین یک کتاب دارد. تصویرگر مقلد نویسنده نیست، یک شریک است، کسی که مانند نویسندة کتاب، حرف مهمی برای بازگو کردن و گاه نقشی مهمتر از نویسنده برعهده دارد (لرین و سنداک، 1377: 75).
تصویرها همیشه در یادگیری و انتقال آن به دنیای واقعی اهمیت دارند؛ از نقاشیهای درون غارها گرفته تا آثار روی دیوار کلیساهای قرون وسطی و تصاویر کتاب کودکان. تصویر همواره یک وسیلۀ ارتباطی مهم برای انسان بوده است. تصویر، عکس و ابزارهای تصویری مانند نمودار و نقشه، یادگیری را تقویت میکنند. حافظۀ دیداری و بهخاطرسپاری مطلب به کمک تصویر، از جمله فنون آموزشی مؤثر هستند. پورشه انواع وسایل دیداری را در امر آموزش بررسی کرده، تصویر را به عنوان شناختهشدهترین وسیلۀ دیداری معرفی میکند که از دیرباز تا کنون، جزئی از کتابهای آموزشی بوده است و با توجه به این که به دانشآموزان احساس درک واقعی میدهد، میتواند یک وسیلۀ آموزشی ملموس در رشتههایی مانند تاریخ، جغرافیا، علوم طبیعی و نقاشی باشد (قپانداری بیدگلی و ضیاحسینی، 1392: 122). در آموزش زبان نیز لازم است معلم از وسایل دیداری استفاده نماید؛ اصل دیداری یکی از اصول بنیادی در آموزش زبان است که معمولاً با نمایش خود اشیاء و تصاویر تحقق مییابد. تصاویر، نمودارها، لوحهها و کارتها، از جمله وسایل کمکآموزشی غیر فنیاند که معلم میتواند برای سنین و سطوح مختلف، آنها را به کار ببرد (قپانداری بیدگلی و ضیاحسینی، 1392: 122؛ به نقل از: Celce-Murica).
وسایل دیداری سبب ایجاد انگیزه در زبانآموزان شده، آنان را به یادگیری علاقهمند کرده، یادگیری را آسانتر میکند. وسایل دیداری در توضیح مطالب، نقد و بررسی آنها و ایجاد ارتباط و هماهنگی بین آنها به معلم کمک میکنند و یادگیری را عینیتر، جذابتر، معنادارتر و مؤثرتر میسازند. تصویرها، به ویژه تصویرهای کتاب، به عنوان یک منبع اطلاعاتی غیر زبانی در کنار اطلاعات زبانی، مفهوم جامعی به زبانآموز ارائه میکنند؛ زمانی که زبانآموز مطلبی را میخواند، در کنار بافت زبانی، بافتهای
غیر زبانی مثل اشیاء و تصاویر به زبانآموز در دریافت دروندادهای زبانی کمک میکنند. در واقع، اطلاعات غیر زبانی به او کمک میکنند تا حدس بزند و معنی را سریعتر درک نماید (قپانداری بیدگلی و ضیاحسینی، 1392: 123). رایت بر استفاده از اطلاعات غیر زبانی در کنار اطلاعات زبانی در روش ارتباطی تأکید میکند. در سالهای اخیر نیز معلمان بر معرفی زبان جدید به زبانآموز از طریق بافتهای مناسب تأکید بیشتری داشتهاند (Wright, 1989: 137).
تقسیمبندی تصاویر
طی چندین سال گذشته، صاحبنظران روشهای بیشماری برای تقسیمبندی تصاویر ارائه دادهاند. در این میان، دو تقسیمبندی کلی که زارعی زوارکی و جعفرخانی ـ به نقل از آلین شروم ـ ذکر کردهاند، پیشنهاد داده است که عبارتاند از:
نمایش تصویری: نمایش تصویری شامل نقاشی، عکاسی و رسم هر گونه مطلب به صورت دیداری است که از طیف واقعی تا انتزاعی گسترده است. اینگونه نمایشها چندوجهی (چندمعنی) هستند؛ یعنی به طور همزمان بر اساس عینی بودن نمایش، میزان ایهام اطلاعات آن، درک انفرادی و تفسیر بیننده، چندین معنا از آن استخراج میشود (زارعی زوارکی و جعفرخانی، 1392: 29، به نقل از: وکری).
نمایش گرافیکی: نمایشهای گرافیکی مانند دیاگرام، نقشه و جداول موجود در متن هستند که با توجه به سطح تحصیل و زمینۀ محتوا، توانایی یادگیرنده در تفسیر معنی از آنها متفاوت است (زارعی زوارکی و جعفرخانی، 1392: 29، به نقل از: گیلسپی).
رایت (Wright, 1989: 189-230) انواع تصاویر و کاربرد آنها را اینگونه برمیشمارد: تصویر اشیاء منفرد، تصویر اشخاص، تصویر مشاهیر، تصویر گروهی از اشخاص، تصویر افراد در حال انجام فعالیت، تصویر اماکن، تصویرهای تاریخی و جز اینها. معلم میتواند با استفاده از انواع مختلف تصاویر، فعالیتهای متنوع زبانی را تنظیم نموده، از آنها برای بالا بردن سطح یادگیری و تقویت مهارتهای زبانی، به طرق مختلف استفاده کند و انواع آن را در یک کلاس به کار ببرد (قپانداری بیدگلی و ضیاحسینی، 1392: 123، به نقل از: رایت).
شاخصهای تصویر مطلوب برای کتابهای آموزشی
بهکارگیری تصویر و متن در کنار هم، به درک بهتر میانجامد (زارعی زوارکی و جعفرخانی، 1392: 36، به نقل از: مایر)؛ اما باید توجه داشت که تأثیر وسایل دیداری بر یادگیری، تابع عوامل و شرایط مختلفی از جمله هدف آموزش، مخاطب و نیازهای او، و روش آموزش است (قپانداری بیدگلی و ضیاحسینی، 1392: 121-122). پس جستوجو، گزینش، و بهکارگیری تصاویر مناسب برای استفاده در کتاب آموزشی تاریخ، مهمترین و در عین حال، پرزحمتترین بخش تدریس آن است. بنابراین، در جستوجو و انتخاب تصاویر در کتاب آموزشی باید به نکات زیر توجه داشت:
نخست، در انتخاب تصاویر باید دقت شود که با معانی و مفاهیم کاملاً ارتباط داشته باشند.
دوم، تصاویر باید کاملاً واضح و روشن باشند (جموعی، 2013: 66؛ الفاعوری و
أبو عوض، 2012: 282).
سوم، تصاویر باید تا حد امکان ساده و بزرگ باشند، و نباید چندان شلوغ و پیچیده باشند، زیرا چنین تصاویری موجب سردرگمی دانشجویان میشود؛ مگر این که دلیل خاصی برای انتخاب تصاویر فنی و پیچیده وجود داشته باشد. همچنین، نقشهها باید کاملاً ساده انتخاب شوند، مگر آن که جزئیات خاصی برای روشنسازی وتفسیر در نظر باشد (کوهیل، 1393: 15).
چهارم، تصاویری را باید انتخاب نمود که به آسانی قابل تعبیر و تفسیر باشند، و دانشجو باید به راحتی منظور تصویر و ارتباط آن با مضامین کتاب را بفهمد و نباید تصویر به گونهای پیچیده باشد که دانشجو برای تفسیر و فهم مضمون و ارتباط آن با متن تلاش فراوانی نماید (القاسمی، 1991: 154؛ احدیان، 1396: 100).
پنجم، تصاویر باید متناسب با هدف یادگیری انتخاب شوند؛ یعنی با توجه به هدفها و نتایجی که انتظار داریم، از عکسها به روش گوناگون استفاده میشود؛ یعنی تصویر یا از نوع نمایشی است تا مطلب عینی بهتر تفهیم شود، یا از نوع توضیحی است تا به درک درست بینجامد و یا انتقالی است تا امکان بازیابی و کدخوانی بهتر انجام شود. به بیانی دیگر، باید عکسهای معنیدار انتخاب شود (زارعی زوارکی و جعفرخانی، 1392: 35؛ احدیان، 1396: 100؛ ذوفن و لطفیپور، 1373: 115-116).
ششم، اعتبار و توانایی تصویر در برانگیختن علاقۀ زبانآموز (ذوفن و لطفیپور، 1373: 115-116).
هفتم، از بارزترین ویژگیهای تأثیرگذار بر فرایند یادگیری، عنصر رنگآمیزی خوب و مؤثر، برجستگی تصویر، تنوع خط و شکل و تضادهای نقوش است (ذوفن و لطفیپور، 1373: 115-116؛ شاد قزوینی، 1387: 295-296).
هشتم، تصاویر از حیث کمیت باید محدود و مختصر و به اندازه باشند؛ یعنی باید برای مفاهیم اساسی و به هنگام ضرورت از تصویر کمک گرفت و نباید کتاب را آلبومی از عکسها کرد (القاسمی، 1991: 153؛ احدیان، 1396: 100). از طرفی، باید بین میزان تصاویر به کار رفته در صفحات مختلف کتاب تقریباً تناسب باشد؛ یعنی تعداد تصاویر بخشی از کتاب نباید به شکل چشمگیری از بخش دیگر بیشتر باشد.
اگر انواع تصاویر کتاب آموزشی، که قبلاً بیان شد، تمام موارد یادشده را داشته باشد، به راحتی این قابلیت را دارد که بسیار سریعتر از متن و کلام مفاهیم را انتقال دهد و یادگیری را تسهیل کند.
توصیف و تحلیل دادههای پژوهش
دادههای مربوط به شاخص دقت در ارتباط کامل تصاویر کتاب تاریخ الأدب العربی با مفاهیم
اولین شاخص در تحلیل تصاویر کتاب آموزشی، ارتباط کامل تصویر با مضامین و مفاهیم کتاب است. با بررسی 127 تصویر موجود در کتاب حنا الفاخوری مشخص شد که 55/90 درصد این تصاویر با متنی که در آن قسمت آمده است کاملاً ارتباط دارند، و 45/9 درصد از این تصاویر با متن ارتباطی ندارند.
جدول 1 تعداد تصاویر متناسب و غیر متناسب با شاخص دقت در ارتباط کامل تصویر با مفاهیم و درصد آنها
شاخص دقت در ارتباط کامل تصویر با مفاهیم |
رعایت شاخص |
رعایت نکردن شاخص |
کل |
تعداد |
115 |
12 |
127 |
درصد |
55/90 |
45/9 |
100 |
آمار ذکرشده در جدول 1 نشان میدهد که از مجموع 127 تصویر کتاب، 115 تصویر به گونهای انتخاب شدهاند که به طور مستقیم با مضامین و متن مجاور خود ارتباط دارند. آمار گویای این است که بخش زیادی از تصاویر کتاب مطابق با این شاخص هستند و در انتخاب آنها دقت شده است. دقت در این مورد امری ضروری است؛ زیرا تصویرسازی کتاب صرفاً تزیین کتاب نیست، بلکه ابزار و یا به بیان بهتر، زبانی است برای القا و کمک به دریافت مطالبی که در کتاب مطرح شدهاند. پس تصویرسازی به طور کلی، وسیله، زبان یا راهی است برای انتقال هرچه بهتر مطلب. گاه تصویرسازی پا را از مطلب فراتر میگذارد و علاوه بر کمک به درک مطلب، خود نیز اطلاعات و یا حس دیگری به بیننده منتقل میکند (پژوهشی، 1373: 46). از آنجا که مهارتهای درک تصویری، رابطۀ مستقیمی با آموزشهای پایۀ درسی دارد، لازم است تا در ارتباط با انواع نگارههای تصویری که در کتابهای درسی استفاده میشود، اصول درک نشانهها و پیوستگی میان متن و تصویر رعایت شود (درودی، 1388: 131).
دادههای مربوط به شاخص وضوح تصاویر کتاب
دومین شاخص بررسی در تحلیل تصاویر کتاب آموزشی، واضح و روشن بودن است. با بررسی تصاویر کتاب مورد مطالعه در این مقاله، مشخص شد که از مجموع 127 تصویر موجود در این کتاب، تعداد تصاویری که در انتخاب آنها معیار وضوح رعایت نشده است، با 16/77 درصد بیشترین تصاویر کتاب را تشکیل میدهند، در حالی که تعداد تصاویری که در انتخاب آنها این معیار رعایت شده است، با 83/22 درصد، تعداد کمی از تصاویر کتاب را شامل میشوند.
جدول 2 تعداد تصاویر متناسب و غیر متناسب با شاخص واضح و روشن بودن و درصد آنها
شاخص واضح و روشن بودن تصویر |
رعایت شاخص |
عدم رعایت شاخص |
کل |
تعداد |
29 |
98 |
127 |
درصد |
83/22 |
16/77 |
100 |
آمار جدول 2 گویای این است که در بخش زیادی از تصاویر کتاب، 16/77 درصد یعنی 98 تصویر واضح و روشن نیستند. در مقابل، تعداد 29 تصویر شامل 83/22 درصد این ویژگی را دارند. با استفاده از این دادهها به خوبی میتوان فهمید که بیشتر تصاویر قابلیت جذب بیننده، و تفسیر آن، و در نهایت کمک به فهماندن مطالب کتاب را نخواهد داشت. تصویرهای مات و کمرنگ از شفافیت تصویر میکاهند و عناصر تصویری را در پسزمینه نگاه میدارند، و یا آن که لایهای از ابهام، دلتنگی، و گمشدگی بر آن میکشند (اکرمی، 1384: 97-98).
دادههای مربوط به شاخص شلوغ نبودن و پیچیدگی تصاویر کتاب
سومین ویژگی یک تصویر استاندارد در کتاب آموزشی شلوغ نبودن و پیچیده نبودن آن است. دادههای به دست آمده از بررسی تصاویر کتاب مورد نظر نشان میدهد که از مجموع 127 تصویر کتاب، در 44 تصویر یعنی 64/34 درصد از کل تصاویر این استاندارد رعایت شده و در 83 تصویر، یعنی 35/64 درصد، این استاندارد رعایت نشده است.
جدول 3 تعداد تصاویر متناسب و غیر متناسب با شاخص شلوغ نبودن و پیچیدگی و درصد آنها
شاخص شلوغ نبودن و پیچیدگی تصویر |
رعایت شاخص |
رعایت نکردن شاخص |
کل |
تعداد |
44 |
83 |
127 |
درصد |
64/34 |
35/64 |
100 |
همانگونه که در جدول 3 ملاحظه میشود بیشتر تصاویر کتاب تاریخ الأدب العربی، یعنی 35/64 درصد آنها، با این معیار تناسب ندارند؛ یعنی شلوغ و پیچیده هستند. اگر تصویری در کتاب، شلوغ و پیچیده باشد دانشجو نه تنها علاقهای به نگاه کردن به آن ندارد، بلکه ممکن است سردرگم شده و در خواندن ادامة متن با مشکل مواجه شود؛ زیرا خوانندة متن پس از دقت و تلاش فراوان برای فهم غرض اصلی تصویر به نتیجهای نمیرسد. تصویر آموزشی که برای بیان مفهومی مشخص به کار میرود باید در کمترین زمان و با کمترین تلاش ممکن، معلومات را به دانشجویان انتقال دهد (الفاعوری و
أبو عوض، 2012: 275)؛ به بیان دیگر، وقتی تصاویر کتابهای درسی در فرایند یاددهی - یادگیری نقشی مثبت ایفا میکنند که بر اساس اصول طراحی آموزشی، انتخاب، یا تولید شده باشند، وگرنه، گاهی اوقات حتی نقش محرک مزاحم را خواهند داشت (نوریان، 1387: 141، به نقل از: نلسون).
دادههای مربوط به شاخص تعبیر و تفسیربرانگیز بودن تصاویر کتاب
چهارمین شاخص بررسی در تحلیل تصاویر کتاب آموزشی، تعبیر و تفسیربرانگیز بودن است. دادههای به دست آمده از این بخش نمایانگر این است که از مجموع 127 تصویر کتاب، در 44 تصویر یعنی 64/34 درصد این شاخص رعایت شده، و در 83 تصویر، یعنی 36/65 درصد این شاخص رعایت نشده است.
جدول 4 تعداد تصاویر متناسب و غیر متناسب با شاخص تعبیر و تفسیربرانگیز بودن و درصد آنها
شاخص تعبیر و تفسیربرانگیز بودن تصویر |
رعایت شاخص |
رعایت نکردن شاخص |
کل |
تعداد |
44 |
83 |
127 |
درصد |
64/34 |
36/65 |
100 |
دادههای به دست آمده از بررسی تصاویر کتاب نشان میدهد که 36/65 درصد این تصاویر، یعنی بخش اعظم، به هیچ عنوان تفسیربرانگیز نبوده، و دانشجو را به تعمق در فهم عناصر تصویر و هدف آموزشی آن وانمیدارد. از این مجموع فقط 64/34 درصد که بخش کمی است، این معیار را رعایت کردهاند؛ و این در حالی است که یکی از اهداف مهم در انتخاب تصویر برای کتاب آموزشی، و کمک کردن تصویر به امر یادگیری رعایت این معیار در آن است. مثلاً هنگامی که بخواهیم تصویر ابونواس را که به اشعار خمری خود معروف است به نمایش بکشیم، باید تصویر یا نقاشی او را با جامی در دست نشان دهیم تا دانشجو به بیان و شرح و تفسیر هدف از آوردن چنین تصویری بپردازد. اما همانگونه که قبلاً گفته شد نباید به منظور تفسیربرانگیز کردن تصویر، آن را بسیار پیچیده کرد. دانشجو باید به راحتی و با کمترین تلاش، پیام اصلی تصویر را درک کند (القاسمی، 1991: 155).
دادههای مربوط به شاخص تناسب تصاویر کتاب با هدف یادگیری
یکی دیگر از شاخصهای یک تصویر استاندارد برای کتاب آموزشی، تناسب تصویر با هدف یادگیری است. از مجموع 127 تصویر کتاب مورد مطالعه در این پژوهش، در 82 تصویر یعنی 56/64 درصد این شاخص رعایت شده، و در 45 عدد از تصاویر یعنی 44/35 درصد، این شاخص رعایت نشده است.
جدول 5 تعداد تصاویر متناسب و غیر متناسب با شاخص تناسب تصویر با هدف یادگیری و درصد آنها
شاخص تناسب تصویر با هدف یادگیری |
رعایت شاخص |
رعایت نکردن شاخص |
کل |
تعداد |
82 |
45 |
127 |
درصد |
56/64 |
44/35 |
100 |
جدول 5 نشان میدهد که تعداد 82 تصویر، یعنی 56/64 درصد از مجموع تصاویر کتاب، متناسب با هدف یادگیری به کار رفتهاند. این تعداد بیش از نصف تصاویر کتاب را شامل میشود، اما 44/35 درصد از این تصاویر با اهداف آموزشی سازگاری ندارند و در انتخاب آنها دقت نشده است؛ یعنی نزدیک به نیمی از تصاویر کتاب، از این منظر، استاندارد تصویر کتاب آموزشی را رعایت نکردهاند. این در حالی است که «کتابهای درسی عمدتاً با هدف آموزشی طرحریزی شدهاند، و طبیعتاً تصاویر نیز باید از این هدف تبعیت کنند» (پژوهشی، 1373: 48). برای مثال، هدف آموزشی درس تاریخ ادبیات دورۀ جاهلی تا پایان اموی در سرفصل وزارت علوم، آشنایی با ادبیات جاهلی و اسلامی و اموی و تحلیل اوضاع سیاسی و اقتصادی و اجتماعی و فرهنگی و ادبی آن دوره است (شورای برنامهریزی آموزش عالی وزارت علوم، 1389: 35). هنگام سخن از اوضاع ادبی این دوره میتوان نقاشی یا تصویری از معلقات سبع را برگزید یا هنگام صحبت از اوضاع سیاسی - اجتماعی باید تصویر تعدادی از قبایل مختلف و رئیس قبیله و... را ارائه کرد. در این صورت، تصویر متناسب با هدف به کار رفته است.
دادههای مربوط به شاخص توانایی تصاویر کتاب در جذب بیننده و برانگیختن علاقۀ او
ششمین شاخص یک تصویر مناسب برای کتاب آموزشی، جذب بیننده و برانگیختن علاقۀ اوست. دادههای به دست آمده از بررسی این شاخص در تصاویر کتاب تاریخ الأدب العربی نشان میدهد که از مجموع 127 تصویر کتاب، 70 عدد یعنی 19/55 درصد، این شاخص را دارند، و 57 عدد یعنی 81/44 درصد آنهاست این شاخص را ندارند.
جدول 6 تعداد تصاویر متناسب و غیر متناسب با شاخص توانایی تصویر در جذب بیننده و برانگیختن علاقۀ او و درصد آنها
شاخص توانایی تصویر در جذب بیننده |
متناسب با شاخص |
غیر متناسب با شاخص |
کل |
تعداد |
70 |
57 |
127 |
درصد |
19/55 |
81/44 |
100 |
آمار گویای این است که بیش از نیمی از تصاویر کتاب، قابلیت جذب و برانگیختن علاقة خواننده را دارند و در مقابل تقریباً کمتر از نصف این تصاویر، بیننده را جذب نمیکند و موجب برانگیختن علاقة او نیستند. به عبارتی، تصاویر به گونهای به نمایش کشیده نشدهاند که دانشجو رغبتی در نگاه کردن به آنها داشته باشد. این تعداد که از این نظر استاندارد نیستند برای یک کتاب تا حدودی زیاد است؛ زیرا جذب بیننده از جمله اهداف مهم در بهکارگیری تصویر در کتاب است. به عبارت دیگر، تصویرسازی دو هدف جذب و فهم را دنبال میکند. جذب لازمۀ فهم است؛ یعنی تصویر باید ابتدا بیننده را جذب کند و سپس به فهماندن مطالب کتاب به او کمک کند (پژوهشی، 1373: 46).
دادههای مربوط به شاخص رنگآمیزی خوب و مؤثر، برجستگی، و تنوع خط و شکل تصاویر
هفتمین شاخص که از مهمترین عوامل مؤثر در تحقیق اهداف آموزشی تصاویر کتاب است، رنگآمیزی خوب و مؤثر، برجستگی، و تنوع خط و شکل در تصاویر است. از مجموع 127 تصویر هیچیک رنگآمیزی خوب و مؤثر، برجستگی، و تنوع خط و شکل را ندارند. به عبارتی، تمامی این تصاویر با شاخص ذکرشده تناسبی ندارند.
جدول 7 تعداد تصاویر متناسب و غیر متناسب با شاخص رنگآمیزی خوب و مؤثر، برجستگی، و تنوع خط و شکل تصویر و درصد آنها
شاخص رنگآمیزی خوب و مؤثر، برجستگی، و تنوع خط و شکل تصویر |
رعایت شاخص |
رعایت نکردن شاخص |
کل |
تعداد |
0 |
127 |
127 |
درصد |
0 |
100 |
100 |
جدول 7 نشان میدهد که در بین همۀ تصاویر کتاب تاریخ الأدب العربی صفر درصد از نظر این شاخص استاندارد بوده و 100 درصد تصاویر، که کل آنهاست، از این نظر غیر استانداردند. این ارقام نمایانگر این است که طراح تصاویر کتاب به هیچ عنوان به عنصر رنگ در انتخاب تصاویر کتاب پایبند نیست، در صورتی که رنگ، کاملکنندة خط و فرم (شکل) در آفرینش تصویر است. افزون بر امکانات زیباییشناسی که رنگ در تصویر ایجاد میکند، پیدایش احساس و عاطفه در نمایش رنگ، هدفی است که تصویرگر به آن توجه دارد و رنگ به خودی خود، وسیلة پرقدرتی برای بیان حالتهای عمیق درونی است (اکرمی، 1384: 96).
همۀ تصاویر کتاب تاریخ الأدب العربی دارای رنگهای آکروماتیک (سیاه، سفید و خاکستری)اند و این در حالی است که همراهی رنگهای آکروماتیک با رنگهای کروماتیک (زرد، قرمز، آبی و ترکیب آنها) و یا آمیختن آنها با هم است که موجب پدید آمدن جلوههای دیداری گوناگون، و جذابتر و دلنشینتر شدن تصویر شده، و به تحقیق اهداف آموزشی تصویر کمک بیشتری میکند (اکرمی، 1384: 98).
دادههای مربوط به شاخص به اندازه بودن تصاویر کتاب از حیث کمیت
آخرین شاخص یک تصویر مناسب برای کتاب آموزشی، به اندازه بودن تصاویر کتاب از حیث کمیت است. یعنی تصاویر نباید آنقدر زیاد باشند که کتاب را آلبومی از تصاویر کنند و از سویی، با توجه به تأثیر ویژۀ آن در یادگیری، نباید استفاده از آن در بخشی از صفحات فراموش شود. جدول زیر توزیع تصاویر در هر 101 صفحه از کتاب تاریخ الأدب العربی را به صورت مجزا نشان میدهد.
جدول 8 تعداد و درصد توزیع تصاویر در هر 101 صفحه کتاب به صورت مجزا
صفحه |
1-101 |
102-203 |
204-305 |
305-406 |
406-507 |
507-608 |
608-709 |
709-810 |
810-911 |
911-1012 |
1012تا آخر |
کل |
تعداد |
15 |
1 |
3 |
13 |
7 |
6 |
3 |
22 |
14 |
24 |
19 |
127 |
درصد |
81/11 |
78/0 |
36/2 |
23/10 |
51/5 |
72/4 |
36/2 |
32/17 |
02/11 |
89/18 |
96/14 |
100 |
همانگونه که در جدول 8 مشاهده میشود، در برخی از بخشهای 101 صفحهای کتاب تاریخ الأدب العربی بسیار کم، و در برخی قسمتها زیاد از تصویر استفاده شده است. برای مثال، در بخش دوم کتاب یعنی صفحات 102 تا 203 فقط یک تصویر وجود دارد و همچنین در بخش سوم و هفتم یعنی در صفحات 204 تا 305 و 608 تا 709 تنها سه تصویر وجود دارد، که این میزان برای این تعداد صفحه بسیار کم است، در حالی که در بخش هشتم و دهم کتاب یعنی صفحات 709 تا 810 و 911 تا 1012، تعداد تصاویر موجود به ترتیب 22 و 24 عدد است. پس به خوبی میتوان دریافت که تعداد تصاویر در صفحات مختلف کتاب تناسبی ندارند و گاهی در مواردی که ضروری بوده از تصویر استفاده نشده است. مثلاً، در بخش دوم کتاب، طراح تصاویر، فقط تصویر عنترة بن شداد را - از نوع نقاشی، که در انواع تصویر جزءِ نمایش تصویری است - به نمایش کشیده است، در حالی که تصویر شخصیتهای مهم دیگر همچون زهیر بن أبی سلمی و طرفة بن العبد وجود ندارد. همچنین، در بخش دهم، تصویرساز کتاب، برای تکتک اشخاص تصویر آورده در حالی که ژوزف کوهیل، که نظریۀ تدریس تاریخ را فقط با تصویر ارائه کرده، معتقد است که: «لازم نیست برای تکتک افراد حاضر در ماجرای تاریخی تصویر تهیه کنیم، چون این عمل موجب سردرگمی دانشجو میگردد. بنابراین، سعی کنیم تا تنها برای افراد مهم و کلیدی تصویر تهیه کنیم» (کوهیل، 1393: 16).
در زیر تعدادی از تصاویر کتاب را که استانداردهای مذکور را ندارند ملاحظه میکنید:
ج
بحیرة طبریة عن لوحة قدیمة
تصویر 1 تصویر صفحة 601 کتاب
بیروت و جبل لبنان (عن رسم قدیم)
تصویر 2 تصویر صفحة 887 کتاب
قندیلان من صُنع العربیّة بظِهر فیهما بعض حیوان البلاد
تصویر 3 تصویر صفحة 11 کتاب
نتیجهگیری
تصویر در درس تاریخ ادبیات اهمیت بسزایی دارد، زیرا در کنار متن به تسهیل فرایند یادگیری کمک شایانی مینماید. با توجه به این که بیشترین یادگیری انسان از طریق حس بینایی است، دانشجو میتواند برخی از حقایق و شخصیتهای تاریخی را، که امکان دیدنشان میسر نیست، از طریق مشاهدۀ تصاویر مربوط به آنها بهتر، و به شکلی آسانتر فراگیرد و بشناسد؛ با این همه، نتایج به دست آمده از بررسی تصاویر کتاب تاریخ الأدب العربی، حاکی از وجود نقص در این تصاویر است.
تصویرگر کتاب باید تمامی شاخصها و استانداردهای تصویر مناسب برای کتاب آموزشی را رعایت کند تا اهداف آموزشی تصویر تحقق یابد؛ یعنی تصویری که انتخاب میشود باید ارتباط کامل با متن کتاب داشته باشد، واضح و روشن باشد، پیچیده و شلوغ نباشد، تفسیربرانگیز باشد، با هدف یادگیری تناسب داشته باشد، بیننده را جذب کرده و علاقۀ او را برانگیزد، رنگآمیزی خوب و مؤثر داشته، و در صفحات مختلف به اندازه
به کار رفته باشد. اما نتایج به دست آمده نشان میدهد که تصویرگر کتاب مذکور، در رعایت بیشتر استانداردها، موفق نبوده است. بنابراین، این تصاویر نمیتوانند برای این کتاب، که از اصلیترین منابع در آموزش سرفصل تاریخ ادبیات عربی در رشتۀ زبان و ادبیات عربی در دورۀ کارشناسی است، مناسب باشند. این امر بیانگر این است که در انتخاب کتاب آموزشی درس مزبور توجه چندانی به نیازهای دانشجویان نمیشود، در حالی که توجه به خواستههای زبانآموز در تهیة محتوای آموزشی امری ضروری است. از این رو، در تألیف کتاب آموزشی تاریخ ادبیات نیاز به طراحی تصاویری بهتر که باعث ایجاد شوق به یادگیری این درس در بین دانشجویان شود، و یادگیری حقایق تاریخی را ملموستر و بهتر کند، دیده میشود.
راهکارها و پیشنهادها
1. پیشنهاد میشود مؤلفان کتابهای درسی دانشگاهی از اهمیت فراوان استفاده از تصویر در کتابهای آموزشی زبان و ادبیات خارجی و به ویژه عربی غفلت نورزند و در گزینش تصاویر استانداردهای تصویر مطلوب را رعایت نمایند.
2. با توجه به اهمیت فراوان تصویر در آموزش تاریخ ادبیات پیشنهاد میشود پژوهشی شبهتجربی انجام شود و به گروه کنترل درس تاریخ ادبیات را با روش سنتی و به گروه آزمایش، فقط با تصویر آموزش داده شود تا از طریق مقایسۀ دو گروه مؤثر بودن یا نبودن این روش مشخص شود.
3. پژوهشهای بیشتری در خصوص تأثیر استفاده از تصویر در آموزش زبان دوم و به ویژه زبان عربی انجام شود.